۰ نفر

گزارش تحقیقی آینده‌نگر از نگاه سرمایه‌گذاران خارجی به اقتصاد ایران

آیا سرمایه‌گذاران خارجی واقعا به ایران می آیند؟

۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۸:۵۱
کد خبر: 161791
آیا سرمایه‌گذاران خارجی واقعا به ایران می آیند؟

هیئت‌های اقتصادی مختلف، مدام به اتاق‌های ایران و تهران رفت‌وآمد می‌کنند و ترافیک آنها به خصوص در نیمه اول سال ۹۵، بسیار سنگین بوده است.

 از چین گرفته تا آلمان و فرانسه، با هیئت‌هایی چند ده نفره، در ایران حضور یافته‌اند و به شکلی رودررو، با فعالان اقتصادی ایرانی به مذاکره پرداخته‌اند. ترافیک حضور آنها، سؤالی بزرگ برای مسئولان و مردم به همراه آورده است: «این دیدارها بالاخره به کجا می‌رسد؟» آینده‌نگر به دنبال پاسخ این سؤال رفته و طی تماس‌های ایمیلی با فعالان اقتصادی شرق و غرب جهان، سعی کرده است پاسخ آن را به دست آورد. فعالان اقتصادی آلمان، اسپانیا، چک، لهستان، لتوانی، اسپانیا و چین، پاسخ این سؤال‌ها را داده‌اند و بعضی از آنها خبرهایی دست اول نیز به همراه داشته‌‌اند. مشکلات بانکی، در این بررسی نیز مهم‌ترین مسئله‌ای بود که برای گسترش روابط تجاری با کشورهای مختلف دنیا، مانع ایجاد می‌کرد.

اسپانیا آماده همکاری با ایران است

دعوت اسپانیایی‌ها از تجار ایرانی در سال 2017

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از روابط عمومی اتاق تهران ، شرکت‌های اسپانیایی، ایران را بازاری نمی‌بینند که کالاهای خود را در آن به فروش برسانند و به خانه خود بروند.» این را آلفردو بونه رئیس اتاق بازرگانی اسپانیا می‌گوید. انگلیسی را به خوبی صحبت می‌کند و به ایمیلِ «آینده‌نگر» با چند روز تأخیر پاسخ می‌دهد البته در پاسخ خود تأکید می‌کند علت این تأخیر سفری به امریکای لاتین بوده‌است. او اواخر مهرماه به همراه هیئتی از اسپانیا به ایران آمد و با فعالان اقتصادی ایران ارتباط گرفت. از همان ابتدا هدف خود را آشنایی با فعالان اقتصادی ایران بیان کرد. از اقتصاد جهان و مشکلاتی که اقتصاد ایران با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند به خوبی آگاه است و انتظاراتش از فعالان اقتصادی ایرانی مطابق با همین آگاهی است. او معتقد است ایران با وجود همه مشکلاتی که در دوران تحریم داشته و علی‌رغم کاهش قیمت نفت و همچنین کاهش رشد اقتصاد جهانی، وضعیت اقتصادی خوبی دارد. فاینانس را اصلی‌ترین مشکل فعالیت تجاری با ایرانی‌ها می‌داند و معتقد است به مرور این مسئله حل خواهد شد. او در ایملی پیام خود به «آینده‌نگر» نوشته‌است: «سفر به ایران برای شرکت‌های اسپانیایی بسیار موثر بود. دیداری که داشتیم در ایجاد شناخت و آگاهی بسیار موثر بود و نتایج آن کاملاً امیدبخش است.» البته او این سخنان را تنها از طرف خودش به عنوان رئیس اتاق اسپانیا نمی‌زند؛ بونه می‌گوید: «من با مسئولان شرکت‌های اسپانیایی در ارتباط هستم. همه آنها از نتایج و دستاوردهای دیدار راضی هستند. آنها با وزرا و سازمان‌های دولتی نیز دیدارهایی داشتند که از آن ابراز رضایت می‌کنند. خبری که رئیس اتاق اسپانیا برای مخاطبان «آینده‌نگر» دارد این است که آنها در حال برنامه‌ریزی هستند تا سال آینده (سال میلادی 2017) شرکت‌های ایرانی را به اسپانیا دعوت کنند تا با جنبه‌های مختلف کار و فعالیت اقتصادی با این کشور آشنا شوند.

آلفردو بونه تنها فرد راضی از دیدار با ایرانی‌ها نیست. آن‌طور که پیداست دیگر اسپانیایی‌ها نیز از دیدار خود راضی بوده‌اند و سعی دارند این روابط را ادامه بدهند. پیتر ایگناسیو لوپز یکی از همان فعالان تجاری اسپانیاست که در امور صادرات فعالیت می‌کند. او در ایمیل خود می‌گوید که با چند نفر از ایرانی‌ها در ارتباط است و قصد دارد از طریق DHL نمونه‌های کار خود را برایشان بفرستد. البته این روش را گران‌قیمت می‌داند و به دنبال راه‌های پستی ارزان‌تری است که به پیشنهاد یکی از افراد آشنا، تصمیم می‌گیرد از طریق آرامکس یا پست هوایی هلند اقدام کند. ادواردو دلاژ یکی دیگر از فعالان اقتصادی اسپانیا است که در ایمیل خود نوشته: «دیداری که با ایرانی‌ها داشتیم روابط تجاری میان دو کشور را قوی‌تر کرده‌است. با فرهنگ کسب‌وکار یکدیگر آشنا شدیم و برای هردو طرفمان این دیدار خوب بود.» او آن‌قدر مشتاق است درباره ایرانی‌ها بداند که در ایمیل خود درخواست کرده هر اطلاعات جدیدی در مورد فضای کسب‌وکار ایران وجود دارد در اختیارش گذاشته شود. البته او تاکنون هشت بار نیز به ایران سفر کرده‌است. اسماعیل هراره مدیر صادرات یکی از شرکت‌های اسپانیایی می‌گوید: «مردم اسپانیا می‌توانند شرکای خوبی برای ایرانی‌ها باشند.» او معتقد است از آنجا که اسپانیایی‌ها به سه زبان انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی به خوبی صحبت می‌کنند، در برقراری روابط نیز توانایی بیشتری دارند. البته این فقط اسپانیایی‌ها نیستند که مشتاق به برقراری روابط تجاری با ایرانی‌ها هستند؛ مشاهدات عینی خبرنگار «آینده‌نگر» نشان می‌دهد که ایرانی‌ها نیز به برقراری رابطه با این کشور بسیار علاقه‌مند هستند. روزی که اسپانیایی‌ها به ایران آمده بودند در دیدار بی‌توبی، میزهای تجار اسپانیایی‌ حتی یک لحظه هم خلوت نمی‌شد و همین به سادگی نشان می‌داد که تجار ایرانی مشتاق به این رابطه هستند. اسپانیا جزو کشورهایی است که بخش اصلی اقتصاد خود را بر پایه صنعت توریسم می‌چرخاند. طبق گفته پیتر ایگناسیو، گاهی برای یک مسابقه فوتبال ساده، پرواز مستقیم از دوبی به بارسلون به صورت چارتر صورت می‌گیرد تا مردم به این منطقه توریستی بیایند. فعالان اقتصادی این کشور معتقدند ایران نیز می‌تواند با بهبود وضعیت زیرساخت‌های خود با ظرفیت‌هایی که در بخش گردشگری دارد، از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شود.

 

آلمان: پایه‌های رابطه گذاشته شد

در ارتباط تجاری با ایران، ما موفق هستیم

موهای طلایی‌ رنگ و پوستی سفید دارد. با قامتی بلند، همیشه کت‌وشلوار و کراواتی مرتب به تن دارد و به سبک مردهای کلاسیک، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تردد می‌کند. نژاد آلمانی این مرد جوان که فارسی را به خوبی صحبت می‌کند، برای همه دانشجویان محرز است، اما کمتر کسی‌ می‌داند که این هم‌کلاسی آلمانی در مقاطع تحصیلات تکمیلی، یک فعال اقتصادی و عضو هیئت رئیسه اتاق آلمان و ایران است. میکائیل بیتس، مدیر توسعه کسب‌وکار در شرکتی آرایشی و بهداشتی است که با وجود اروپایی بودن، نام «پارس» بر آن خورده است. این شرکت در سال ۲۰۱۱ تاسیس شده و حوزه فعالیت آن، در بخش لوازم پوستی و آرایشی است. این شرکت نمایندگی رسمی محصولات مختلفی را از برندهای متنوع اروپایی دارد و آنها را صرفا در بازار ایران توزیع می‌کند. البته حوزه فعالیت آن به عبارتی کاملا «لاکچری» است و در خیابان جردن شعبه دارد. میکائیل بیتس، در پاسخ‌ به «آینده‌نگر» در خصوص روابط شرکت‌های ایران و آلمان می‌گوید: «ملاقات شرکت‌های ایرانی و آلمانی با هم، بسیار موفق بود و ما توانستیم ارتباطات جدیدی ایجاد کنیم. البته به خاطر تحریم‌ها و به خصوص محدودیت‌ها در بخش بانکی، هنوز مشکلاتی وجود دارد. اما ما نگاهمان مثبت است و امیدواریم که همه‌چیز در آینده‌ای نزدیک، به خوبی پیش برود.»

نیمه مهرماه، هیئتی آلمانی که در رأس آن زیگمار گابریل، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد و انرژی آلمان قرار داشت، به ایران آمده بودند که البته به خاطر اظهارات گابریل، یکی از پرسر و صداترین هیئت‌های خارجی در ایران نیز بودند. صحبت‌های او در همان زمان، نشان از علاقه آلمانی‌ها برای همکاری با ایران داشت. او حفظ روابط اقتصادی با ایران در دوران تحریم را از نقاط قوت ارتباطی بین بخش‌های خصوصی دو کشور دانسته و گفته بود: «این روابط پایه‌هایی هستند که ستون‌های آینده را بر آنها می‌توان بنا کرد. مدرن‌سازی صنایع ایران با همکاری مشترک از اهداف بخش‌های خصوصی آلمان برای کار مشترک و طولانی‌مدت است.»

در آن زمان، نمایندگان ۱۰۰ شرکت آلمانی برای مذاکره رودررو با فعالان اقتصادی ایرانی، در تهران حضور داشتند. شرکت‌هایی بزرگ و کوچک که در زمینه‌های مختلفی مانند حمل‌ونقل، بانک، صنعت، زیبایی و... فعالیت می‌کردند. فولکس واگن و وینترشل، از آشناترین نام‌ها در این میان بودند. درآمد فولکس واگن در سال 2015 در مجموع به 213میلیارد یورو رسیده‌است. درآمد این شرکت در سال 2014 معادل 202میلیارد یورو بوده‌است. شرکت فولکس‌واگن در بیش از 20 کشور اروپایی حدود 119 خط تولید در اختیار دارد. علاوه بر آن، این شرکت در 11 کشور امریکایی، آسیایی و افریقایی فعالیت می‌کند. وینترشل نیز بزرگ‌ترین شرکت تولیدکننده نفت خام و گاز طبیعی در آلمان است که به صورت بین‌المللی فعالیت می‌کند. این شرکت در زمینه اکتشاف و تولید نفت در اروپا، شمال افریقا، جنوب امریکا، روسیه و خاورمیانه فعالیت می‌کند، قدمت 85ساله دارد و بیش از 2هزار نیروی کار در اختیار دارد. بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده از سایت رسمی این شرکت، نیروهای وینترشل موفق شده‌اند در سیبری به عنوان یکی از دورافتاده‌ترین نقاط جهان بیش از 15میلیون مترمکعب گاز طبیعی در روز تولید کنند.

نام شرکت داچ‌باندزبانک نیز در میان فعالان اقتصادی حاضر در ایران قرار داشت. این بانک فدرال آلمان است و در سال 1957 تأسیس شده‌است. داچ باندزبانک نخستین بانک آلمانی است که به عنوان یک بانک مرکزی مستقل در این کشور فعالیت کرد. استدلر، یکی دیگر از بزرگ‌ترین شرکت‌های آلمانی حاضر در ایران بود. این شرکت 75 سال است که قطار می‌سازد و بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده از سایت رسمی این شرکت، وسایل نقلیه و قطارهای شهری که این شرکت تولید می‌کند کاملاً مقرون‌به‌صرفه است و آرامش کافی را برای مسافران فراهم می‌کند. وسایل نقلیه سبک و کارآمد از جمله ویژگی‌های تولیدات این شرکت است. 2هزار و 728 وسیله نقلیه که تولید استدلر هستند در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرند. هزار و 21 وسیله نقلیه سبک نیز از جمله تولیدات این شرکت است که در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شرکت برای تمامی کشورهای دنیا قطار می‌سازد.

بر اساس اطلاعات بانک جهانی، آلمان ۸۱ میلیون نفر جمعیت دارد و درآمد سرانه آن، ۴۵ هزار و ۷۹۰ دلار است. رتبه این کشور در گزارش انجام کسب وکار ۲۰۱۷، ۱۷ بوده است که البته نسبت به سال گذشته ۳ پله افت کرده است. بهترین عملکرد آلمان نیز در حوزه پرداخت دیون ورشکستگی با رتبه ۳ در جهان و دسترسی به برق با رتبه ۵ است. اما نکته جالب آنجاست که آلمان با وجودی که از اقتصادهای پیشرفته به حساب می‌آید و در دسته کشورهایی با بالاترین درآمد جای می‌گیرد، شروع کسب‌وکار در آن دشوار است. در میان ۱۹۰ کشور جهان، آلمان رتبه ۱۱۴ را در این شاخص به دست آورده و اوضاع آن نسبت به سال گذشته، ۷ پله بدتر شده است. ایران در این مورد نسبت به آلمان وضعیت بهتری دارد، رتبه ایران در شاخص شروع کسب‌وکار در جهان، ۱۰۲ است که البته نسبت به رتبه ۹۷ در سال ۲۰۱۶، ۵ پله افت داشته است. رنه‌ هارون، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع آلمان و ایران نیز اوایل مهرماه در رأس هیئتی کم‌تعداد در میان فعالان اقتصادی ایرانی حضور یافته بود. او همان زمان حجم روابط تجاری ایران و آلمان را 2میلیارد و 500میلیون یورو اعلام کرده و گفته بود که این رقم ظرف دو تا سه سال آینده به 10میلیارد یورو خواهد رسید. هرچه اسپانیایی‌ها و رئیس اتاقشان خوش‌صحبت هستد و توضیحات دقیقی می‌دهند، هارون آلمانی، کم‌حرف و دقیق است. او در پاسخ به پیگیری‌های «آینده‌نگر» درباره وضعیت روابط ایران و آلمان، تنها حرف از موفقیت می‌زند و می‌گوید: «We are succesful»

 

لیتوانی: دنبال بازارهای جدید هستیم

فعالان اقتصادی لیتوانی دوباره در راه ایران

نامش داریوش است؛ وقتی خودش را معرفی می‌کند هم با همین نام شروع می‌کند و می‌گوید: «اسم من داریوش است؛ یک نام ایرانی اصیل!» او در ایمیل خود به «آینده‌نگر» نوشته‌است: «دیدار (هیئت لیتوانی) با ایرانی‌ها به ما کمک کرد بازار ایران را بهتر بشناسیم و زمینه‌های همکاری در صنایع مختلف را پیدا کنیم.» او جزو فعالان حوزه ال‌ان‌جی و مدیرعامل شرکت «کلیپدوس نفتا» در لیتوانی است. هیئت لیتوانی در خردادماه سفری به اتاق ایران داشت و با فعالان تجاری ایرانی در اتاق دیدار کرد. داریوش یکی از آن فعالان اهل لیتوانی بود که هنوز با ایرانی‌ها در ارتباط است. او می‌گوید: «این نشست جرقه آغاز همکاری‌ها را زد. حالا هرکسی به دنبال بازار خودش است و موارد ممکن همچنان برای همکاری ادامه دارد.» جینتاراس والانسیوس یکی دیگر از فعالان اقتصادی لیتوانی است. او تولیدکننده مواد غذایی و صاحب شرکت «کلیپدوس مسین» است، شرکتی که از سال 1927 به عنوان یک شرکت خانوادگی آغاز به کار کرده‌است. والانسیوس در ایمیل خود به «آینده‌نگر» می‌گوید: «دیدار با تجار ایرانی بسیار موفقیت‌آمیز بود اما مشکل اینجاست که آنها هنوز مجوز لازم برای واردات کالاهای ما را از دولت به دست نیاورده‌اند. این فرآیند بسیار طولانی شده‌است به همین خاطر برنامه‌ریزی کرده‌ایم تا دوباره به ایران بیاییم و مشکلات را حل کنیم تا کار پیش برود.» او پیش‌تر نیز از مشکلات خود برای تجارت با ایرانی‌ها گفته بود. یکی از مشکلات این تولیدکننده مواد غذایی کسب مجوز حلال بوده که فرآیند زمان‌بری داشته اما در نهایت موفق به کسب آن شده‌است. مجوز را همراه خود سر میز بی‌توبی آورده و با خوشحالی نشان می‌دهد تا خیال طرف‌های مقابلش را راحت کند. البته او تنها به دنبال فروش محصولات خود به ایران نیست. والانسیوس می‌گوید: «ما به دنبال بازارهای جدید هستیم. البته همان‌طور که تلاش می‌کنیم محصولات خودمان را به ایران معرفی کنیم، به دنبال واردات برخی از محصولات از ایران نیز هستیم. مثلاً آجیل و میوه جزو مواردی است که ما سعی داریم از ایران وارد کنیم.» شرکتی که والانسیوس در آن فعالیت می‌کند در زمینه پنیر، نوشیدنی و فرآورده‌های گوشت و مرغ نیز کار می‌کند.

هیئتی که روز 9 خرداد از لیتوانی به ایران آمد در بخش‌های مختلفی فعالیت می‌کرد، از مواد غذایی گرفته تا الیاف و منسوجات، صنعت و گاز ال‌ان‌جی؛ اما همه این تجار لیتوانی نخستین بار بود که قدم به ایران می‌گذاشتند و به همین خاطر هدف اصلی خود را شناخت ایران می‌دانستند. برخی نیز به دنبال معرفی خود به ایرانی‌ها بودند مثل وایداس ولیکس مدیر شرکت توسعه تجارت که می‌گفت لیتوانی دروازه‌ای برای ورود به اروپا است. همه آنها سعی می‌کردند از سابقه طولانی و چندساله شرکت خود و فعالیت‌های آنها در نقاط مختلف جهان بگویند و به این ترتیب تصور خوبی نسبت به خود در میان ایرانی‌ها ایجاد کنند. لیتوانی کشوری کوچک در شمال شرقی اروپا است که تنها 3میلیون و 400هزار نفر جمعیت دارد اما تولید ناخالص داخلی آن سالانه 34.95میلیارد یورو برآورد شده‌است. این کشور در میان سه ایالت حوزه بالتیک، بزرگ‌ترین بازار را داراست. بررسی‌ها نشان می‌دهد اندازه اقتصاد این کشور با وجود کوچک بودن از سال 2000 تاکنون تقریباً دو برابر شده‌است. مهم‌ترین شریک تجاری این کشور روسیه است. اکنون فضا فراهم شده تا ایران نیز جزو شرکای اصلی این کشور باشد. فعالان اقتصادی لیتوانی معتقدند برداشته شدن تحریم‌ها، فضا را برای برقراری رابطه پایدار و خوب فراهم کرده‌است. شهریورماه سال گذشته (1394) نیز رئیس اتاق بازرگانی و صنعت لیتوانی در دیدار با رئیس اتاق تهران اعلام کرده بود که زمینه حضور شرکت‌های ایرانی را در لیتوانی فراهم خواهد کرد. ریمانتاس سیدلاسکاس آن زمان نخستین بار بعد از پنج سال در ایران حضور یافته بود و این دیدار را بهانه‌ای قرار دارد تا روابط دو کشور را مورد بازبینی قرار بدهد. بالاخره هیئت تجاری لیتوانی به سرپرستی وزیر خارجه این کشور وارد ایران شدند و تلاش‌ها برای بهبود روابط رنگ جدی‌تری به خود گرفت. اکنون باید منتظر دیدار بعدی فعالان اقتصادی لیتوانی با ایرانی‌ها و دستاورد آن بود.

 

لهستان: صندلی لهستانی!

رویکرد اقتصادی ایرانی‌ها برای لهستانی‌ها تازگی داشت

«صندلی لهستانی»؛ این نخستین چیزی است که احتمالاً بسیاری از ایرانی‌ها با نام لهستان در ذهنشان تداعی می‌شود. اما سفیر لهستان از این مسئله گلایه دارد. یولیوش گویو سفیر لهستان با فارسی شیرین و البته کمی مبهم می‌گوید: «تا می‌گویید لهستان همه می‌گویند صندلی لهستانی! کسی در لهستان اصلاً نمی‌داند صندلی لهستانی چیست!» گلایه اصلی او این است که مردم این دو کشور آن‌قدر که باید همدیگر را نمی‌شناسند و به همین خاطر تجار و فعالان اقتصادی این دو کشور نیز آن‌طور که باید همدیگر را نمی‌شناسند. طبق گفته سفیر لهستان، در دوران جنگ جهانی دوم بیش از 122هزار لهستانی به ایران آمدند و ایرانی‌ها با آغوش باز پذیرای آنها شدند و همین امر باعث شده لهستانی‌ها نگاه خوبی نسبت به ایرانی‌ها داشته باشند. این را آندژی پیلات نایب‌رئیس اتاق بازرگانی لهستان نیز به گونه‌ای دیگر مطرح می‌کند. او به کمک مترجم فارسی‌زبان خود، به زبان لهستانی می‌گوید: «ایران در لهستان شهرت بسیار زیادی به دست آورده‌است. همه یک‌صدا می‌گویند ایران در بخش اقتصاد بازار بسیار خوبی است. به همین خاطر است که شرکت‌های لهستانی از اتاق بازرگانی لهستان درخواست کردند برنامه‌ای برای سفر به ایران داشته باشیم و ما هم به این درخواست پاسخ مثبت دادیم.» هیئت لهستانی مهرماه در ایران حاضر شد. برخی برای نخستین بار قدم به ایران می‌گذاشتند و برخی دیگر برای بار چندم به ایران می‌آمدند. رومالد ژاسینسکی یکی از همان فعالان اقتصادی لهستانی بود که در زمینه صنعت، آلومینیوم و تکنولوژی فعالیت می‌کند. او پیش‌تر گفته بود: «آینده در دستان شماست. من در این چند ساعتی که در ایران حضور داشته‌ام پتانسیل‌های بسیار بالایی در این کشور دیده‌ام. اما این پتانسیل‌ها با یک دیدار از طرف لهستان بالفعل نمی‌شود.» رومالد ژاسینسکی از شرکت آلوشیپ در ایمیل خود به «آینده‌نگر» گفته‌است: «کشور شما فوق‌العاده بود. ما از طرف اتاق بازرگانی لهستان به همراه بسیاری از شرکت‌های لهستانی به ایران آمدیم. این نخستین دیدار بود، این کشور و مردمش برای ما تازگی داشتند. رویکرد اقتصادی ایرانی‌ها نیز کاملاً جدید و متفاوت بود.» او در ایمیل خود گفته‌است: «ما برای آغاز روابط خود با ایران باید شناخت بیشتری نسبت به آنها و وضعیت اقتصادی‌شان پیدا کنیم. البته به نظر من سبک کسب‌وکار ایرانی‌ها شباهت بسیار زیادی به سبک لهستانی‌ها دارد. من کسانی را پیدا کرده‌ام که حتماً در آینده با آنها ارتباط خواهم گرفت. امیدوارم در آینده به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا کنیم.» نکته‌ای که در ایمیل ژاسینسکی به عنوان یکی از فعالان با تجربه و مسن لهستانی به وضوح دیده می‌شود عطش او به شناخت ایران و فضای اقتصادی این کشور است. به همین خاطر است که سفیر لهستان نیز تأکید می‌کرد مردم بیشتر همدیگر را بشناسند. گویو در گفت‌وگویی گفته‌است: «ایرانی‌ها تا حدودی لهستان را می‌شناسند؛ آنها می‌دانند که چنین کشوری وجود دارد اما این کافی نیست. در مورد لهستان هم همین‌طور؛ به نظرم به چیزی بیش از صندلی لهستانی نیاز داریم. مردم چیزی از کسب‌وکار با یکدیگر نمی‌دانند.» یکی از انتقادات سفیر لهستان این بود که در ایران همه‌چیز بر محور دولت می‌چرخد و به همین خاطر کسی نمی‌تواند حتی از ساختار بخش خصوصی یا چالش‌های آن به خوبی آگاه شود در حالی‌که در لهستان همه‌چیز متفاوت است و شرکت‌ها به صورت مستقل از دولت فعالیت می‌کنند. او بر خلاف رئیس اتاق اسپانیا که وضعیت اقتصاد ایران را نسبت به شرایط آن خوب برآورد می‌کرد، از شرایط اقتصادی ایران راضی نیست و انتظار دارد به خاطر وسعت و نیروهای انسانی بیشتری که نسبت به لهستان دارد، بسیار بهتر از آن عمل کند. البته این باور او بر خلاف باور آندژی کوتا فعال اقتصادی لهستانی است که برای نخستین بار به ایران آمده؛ او معتقد است که اعداد در مورد رشد اقتصادی ایران خیره‌کننده هستند و می‌توان به ادامه روابط با این کشور امیدوار بود. لهستانی‌ها جزو کسانی بودند که در هیئت خود فعالان حوزه بانکی را نیز آورده بودند و سعی داشتند به کمک آنها مشکلات سیستم پولی و بانکی دو کشور را حل کنند و فعالیت‌های بانکی با ایران داشته باشند. روبرت زمیجکو به عنوان نماینده بانک «پولسکی»، بزرگ‌ترین بانک لهستان و بزرگ‌ترین بانک در شرق اروپا جزو کسانی بود که با هیئت لهستانی در ایران حضور پیدا کرده بود.

 

چک:می‌خواهیم بیایم ولی نه الان

هنوز در موقعیت آغاز روابط متقابل با ایران نیستیم

کت و شلواری زردرنگ پوشیده و شالی مشکی به دور سرش پیچیده است. در میان مردهایی که با چهره‌هایی بور و کت‌وشلوارهای تیره رسمی به ایران آمده‌اند، او تنها زنی در هیئت فعالان اقتصادی چک است که به چشم می‌آید. او از طرف شرکت «دارکو اسپا» به ایران آمده است. شرکتی که 150 سال قدمت و تجربه دارد، تجهیزات بیمارستانی تولید می‌کند و با کشورهای آسیایی و به‌خصوص عرب‌زبان، همکاری نزدیکی دارد.

خانمی که دارکو اسپا را نمایندگی می‌کند، به «آینده‌نگر» می‌گوید: «من کارم تجارت است و به بسیاری از کشورهای شرقی و عربی سفر کرده‌ام. برای همین بر خلاف بقیه که ممکن است از قوانین ایران برای بانوان اذیت شوند، من هیچ مشکلی ندارم. به راحتی روسری سر کرده‌ام و این قانون و فرهنگ ایران است که به آن احترام می‌گذارم.» همین جمله‌ها نشان می‌دهد فعالان اقتصادی چک، به فنون مذاکره به خوبی آگاه هستند و برای گسترش روابط تجاری با ایران، مشتاق‌اند. دارکو اسپا، ۷۰۰ مشتری از شرکت‌های عرب‌زبان دارد و مایل است در ایران نیز شرکایی پیدا کند.

البته از روی آمار و ارقام می‌توان فهمید چکی‌ها، به گسترش روابط تجاری با تمام جهان علاقه‌مندند. بر اساس گزارش بانک جهانی، در سال ۲۰۱۷، چک در حوزه تجارت فرامرزی، رتبه اول را بین تمام کشورهای جهان به دست آورده است. رتبه کلی انجام کسب‌وکار این کشور نیز ۲۷ است. بدترین عملکرد این کشور، به اخذ مجوز ساخت برمی‌گردد که در آن بین ۱۹۰ کشور، رتبه ۱۳۰ را کسب کرده است. نکته جالب آنکه ایران در این حوزه عملکردی قوی دارد و رتبه آن ۲۷ در جهان است. چک با جمعیت ۱۰.۵ میلیون نفری، در منطقهOECD قرار دارد، یعنی بین کشورهایی با بیشترین میزان درآمد، دسته‌بندی می‌شود. درآمد سرانه در آن، ۱۸ هزار دلار است.

اما رایفیزن، تنها شرکت بانکی بود که از این کشور در ایران حضور یافت. رایفیزن، یک شرکت بانکی و جهانی است که دارایی آن به 2 میلیارد یورو می‌رسد و آن‌طور که داده‌های سایت این بانک نشان می‌دهد، عمده فعالیت آن در حوزه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط است.

ایوان چلبون، با ریش‌های سفید، سری نیمه‌طاس و ابروهای سفید، اوایل آبان‌ماه گفته بود به ایران آمده است تا روابط تجاری ایران و چک را تسهیل کند. او حالا به پیگیری‌های «آینده‌نگر» درباره نتیجه دیدار و پیشبرد کارها، چنین پاسخ می‌دهد: «توجه کنید که هدف ما از حضور در ایران، فهم بهتر موقعیت بانک‌های ایرانی بود و می‌خواستیم روی نیازهای آنها تمرکز کنیم و تحلیلی از موقعیت کسب‌وکارهای ایران و چک به دست آوریم. به هر حال، واقعیت این است که ما با برخی از بانک‌های ایرانی مشکلاتی داریم که هنوز حل نشده‌اند.» چلبون در نهایت می‌گوید: «ما هنوز در موقعیتی نیستیم که بتوانیم کسب‌وکار و روابط تجاری متقابلمان را با ایران آغاز کنیم.»

او به دیگر سؤالات «آینده‌نگر» درباره اسامی یا جزئیات بانک‌هایی که هنوز مشکلاتی با آنها وجود دارد، پاسخی نداد. پدرام سلطانی، عضو هیئت رئیسه اتاق تهران، هنگام ملاقات با معاون وزیر صنعت جمهوری چک گفته بود: «در سفر هیئت‌های مختلف اقتصادی از جمهوری چک به ایران طی یک سال اخیر، ظرفیت‌های همکاری و فرصت‌های کار مشترک مورد مذاکره قرار گرفته است. تشکیل کمیته مشترک، فرصت ارتباط بیشتر بخش‌های خصوصی و تبادل اطلاعات اقتصادی را فراهم می‌کند. فرصت‌های دست‌نخورده بسیاری موجود است که با توجه به منابع و استفاده از فارغ‌التحصیلان جوان کشور می‌توان پایه‌های کار مشترک و درازمدت را بنا کرد. در سفر آتی وزیر امور خارجه به کشور چک، هیئتی از فعالان بخش خصوصی اعزام خواهد شد و تلاش می‌کنیم تا با بررسی دقیق از نوع و پتانسیل‌های موجود بین دو کشور، ترکیب هیئت را برنامه‌ریزی کنیم.»

 

کرواسی: دروازه ورود به اروپا

فصل جدید روابط ایران و کرواسی

«کرواسی می‌تواند دروازه ورود ایران به اروپا باشد.» مشابه این جمله را خیلی‌ها در مورد خیلی دیگر از کشورها نیز گفته‌اند، مثلاً لهستانی‌ها ادعا می‌کنند که کشورشان می‌تواند دروازه ورود به اروپا برای ایران باشد؛ یا سفیر بلغارستان که ادعا می‌کرد کشورش می‌تواند دروازه ورود به اروپا باشد. اما جمله‌ای را که در مورد کرواسی آورده شده یک کروات نگفته بلکه حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران گفته‌است. اردیبهشت‌ماه بود که کروات‌ها به همراه رئیس‌جمهوری خود به ایران آمدند. کولیندا گرابار کیتاروویچ جزو نخستین زنان رئیس‌جمهورِ اروپایی بود که قدم به ساختمان 10طبقه اتاق ایران در خیابان طالقانی گذاشت. البته پیش از آنکه به اتاق ایران بیاید، در کاخ سعدآباد با رئیس‌جمهوری ایران دیدار کرده‌بود. به این ترتیب کیتاروویچ با دیدار خود فصل جدیدی را در روابط ایران و کرواسی رقم زد. هدف اصلی او از این دیدار صرفاً گشایش روابط تجاری و اقتصادی بود. در میان آنها که اواخر اردیبهشت به ایران آمده بودند، فعالان حوزه صنعت حرف اول را می‌زدند. فعالان اقتصادی کروات در حوزه صنایع غذایی گرفته تا صنایع دارویی و صنعت کشتی‌سازی همگی برای آغاز همکاری با ایران به این کشور آمده بودند. البته برخی می‌گویند صنعت کرواسی مانند آلمان، ایتالیا یا فرانسه حرف چندانی برای گفتن ندارد اما به صورت کلی کرواسی صنعت موفقی در جهان داشته و به همین خاطر برای تجار ایرانی نیز جذابیت دارد. ایران بازاری وسوسه‌برانگیز برای چشم‌آبی‌هاست؛ کروات‌ها نیز به دنبال همین بازار قدم به ایران گذاشته بودند. دارکو پاپو مدیرعامل بزرگ‌ترین شرکت کشتی‌سازی کرواسی جزو کسانی بود که در این هیئت حضور داشت. شرکت او که «برادو اسپیلیت» نام دارد بیش از یک قرن قدمت دارد. او نخستین سفرش به ایران را تجربه می‌کرد و به دنبال برقراری رابطه با صاحبان شرکت‌های کشتی‌سازی در ایران بود؛ البته طبق گفته خودش دیدارهایی با برخی از آنها داشته و قرار است پروژه‌های مشترکی با ایرانی‌ها داشته باشد.

البته همه کروات‌ها برای انجام پروژه به ایران نیامده بودند و برخی به دنبال بازار ایران بودند. مثل داریو مارنیک مدیرعامل شرکت «الدا» که تولیدکننده مایعات برای سیگارهای الکترونیکی است و به دنبال فروش محصول خود در ایران بود یا مثل نیکا برلسیس فعال حوزه دارو و لوازم آرایشی که به دنبال فروش تولیدات و محصولات شرکت خود در ایران بود. در سفری که رئیس‌جمهوری کرواسی به ایران داشت اسنادی به امضا رسید و روابط دو کشور وارد دوره جدیدی شد. بررسی‌های «آینده‌نگر» از گذشته روابط دو کشور نشان می‌دهد که پیش‌تر در سال 83 رئیس‌جمهوری وقت ایران به این کشور سفر کرده بود. البته روابط دیپلماتیک این دو کشور از آوریل 1992 آغاز شده و از آن زمان تاکنون روابط دو کشور حسنه بوده‌است. برخی تحلیل‌گران به اسنادی اشاره می‌کنند که ثابت می‌کند کروات‌ها از طریق ایران به اروپا راه یافته‌اند اما صحت و سقم این اسناد هیچ‌گاه به صورت رسمی اثبات نشده‌است. اما این مسئله در قالب یک نظریه محبوب در میان ایرانی‌ها و کروات‌ها وجود دارد؛ به هر حال اکنون بسیاری معتقدند کرواسی می‌تواند دروازه ورود ایران به اروپا باشد. تحریم‌ها روابط تجاری دو کشور را به صورت جدی تحت‌الشعاع خود قرار داده‌است. هرچند کرواسی در سال 2012 با کشورهای عضو اتحادیه اروپا همراه شد و ایران را تحریم کرد اما پیش از آن روابط بسیار زیادی با ایران داشت. مثلاً در سال 2010 یکی از شرکت‌های کرواسی با شرکت دخانیات ایران قراردادی را به امضا رساند که بر اساس آن با سرمایه‌گذاری 30میلیون یورو، بزرگ‌ترین کارخانه تولید تنباکو در خاورمیانه، در شهر ساری راه‌اندازی شد. این کارخانه سالانه 6میلیون سیگار تولید می‌کند. اکنون این کشور سعی دارد روابط خود را با ایران بازسازی کند. البته ایرانی‌ها هم به احیای روابط خود اشتیاق دارند. سفیر ایران در کرواسی در مصاحبه‌ای با رسانه کروات‌ها در آوریل 2015 اعلام کرده از رئیس‌جمهور روحانی دستور دارد روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور را تقویت کند. به این ترتیب می‌توان آینده‌ای متفاوت برای دو کشور متصور شد.

 

هندوستان

مهاراجه‌ها به دنبال سرمایه‌گذاری در ایران

رفت‌وآمد مهاراجه‌ها به ایران بسیار بیشتر و متفاوت‌تر از تجار سایر کشورهاست. اکثر آنها شرکای دیرینه ایرانی‌ها هستند یا حتی به صورت خانوادگی سال‌هاست که در ایران فعالیت می‌کنند. هندی‌ها با خلق‌وخوی ایرانی‌ها آشنا هستند و به این خاطر که خودشان از کشوری آسیایی می‌آیند، تشابهات فرهنگی زیادی با تجار ایرانی پیدا می‌کنند که مسیر کسب‌وکار را آسان می‌کند. گوپال لاچاند چابریا جزو فعالان اقتصادی هندی است که نه‌تنها به هندی و انگلیسی بلکه به فارسی نیز تسلط دارد. به خاطر تشابه ظاهری که به ایرانی‌ها دارد، اگر به فارسی صحبت کند کسی متوجه نمی‌شود که اصالتاً هندی است. او مدیرعامل شرکت «ال‌جاوی» است که سال‌ها با ایران در زمینه‌های مختلف از مواد غذایی گرفته تا محصولات کشاورزی، خودرو و گردشگری همکاری داشته‌است. گوپال جزو هندی‌هایی است که ایرانی‌ها را تجار خوبی می‌داند و معتقد است آنها اصول تجارت و کسب‌وکار را به خوبی می‌دانند. البته گوپال اینها را با یک بار دیدن ایرانی‌ها نمی‌گوید؛ آن‌طور که او می‌گوید پدرش 45 سال پیش به ایران آمده و او نیز همراه با پدرش در این عرصه در ایران آغاز به کار کرده‌است؛ به این ترتیب حرفی که می‌زند با صداقت و از روی شناخت است. دارشان موهان سینگ ناندار قصه‌ای متفاوت از گوپال دارد. او که با کلاه سیک‌ها به ایران آمده بود، یک فرمانده هندی است که آخرین بار 45 سال پیش به ایران سفر کرده بود اما اکنون به خاطر برداشته شدن تحریم‌ها شرایط را فراهم دیده بود که از پتانسیل‌های موجود در بازار ایران استفاده ببرد. دارشان موهان تنها تحریم‌ها را عامل عقب‌ماندگی ایران نمی‌دانست. او می‌گوید: «ایران هجده سال از توسعه و پیشرفت عقب مانده‌است. هشت سال جنگ و ده سال تحریم. اکنون تنها با مدیریت شرایط می‌توان هجده سال ازدست‌رفته را به سرعت جبران کرد.» او جزو کسانی است که آینده روشنی را برای اقتصاد ایران پیش‌بینی می‌کند.

خرداد، ماهِ پررفت‌وآمدی برای فعالان اقتصادی بود. بسیاری از هیئت‌ها در این ماه به ایران آمدند، هندی‌ها یکی از آن هیئت‌های اقتصادی بودند که به همراه نارندرا مودی نخست‌وزیر هند قدم به ایران گذاشتند تا فرصت‌های جدید سرمایه‌گذاری در ایران را بررسی کنند. اکثر هندی‌هایی که با مودی به ایران آمده بودند به دنبال فرصتی برای سرمایه‌گذاری مشترک می‌گشتند، کاملاً برخلاف اروپایی‌ها که اغلب یا برای بازار می‌آیند و یا فقط پروژه‌های بزرگ را هدف خود قرار می‌دهند. برخی از هندی‌ها حتی به دنبال انتقال فناوری از ایران به کشور خود بودند. نخست‌وزیر هند در سفر خود با حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران نیز دیدار کرد و در این دیدار توافق چابهار که جزو مهم‌ترین قراردادها بود به صورت سه‌جانبه بین ایران، هند و افغانستان به امضا رسید. مودی وقتی به ایران آمده بود در توئیتر خود نوشته بود: «وارد ایران شدم؛ سرزمینی که با آن پیوندهای تمدنی داریم. امیدوارم بتوانیم همکاری‌های اقتصادی میان کشورهایمان را تقویت کنیم.» هند همیشه جزو اصلی‌ترین شرکای تجاری ایران بوده و از گذشته با ایران در ارتباط بوده‌است. سفر مودی فصل جدیدی را برای روابط دو کشور رقم زد و تفاهم‌نامه ترانزیتی میان سه کشور، مهم‌ترین دستاورد و نتیجه این سفر بود.

 

چین: سلام بر شرق

نگرانی چشم‌ بادامی‌ها

دیوارهای گچی ساختمان، پر از لک و خراشیدگی هستند. راه‌پله‌ها با سنگ‌های قدیمی و نرده‌های فلزی به سبک آنچه در خانه‌های دهه 50 مرسوم بود، ساخته شده‌اند. کنار درهای سفید طبقه اول با گچ‌کاری‌هایی قدیمی، تابلوهایی فلزی نصب شده‌‌اند و روی آن پرچم ایران کنار پرچم کشوری دیگر قرار گرفته است که نماد اتاق‌های بازرگانی مشترک است. اتاق مشترک بازرگانی، صنایع و معادن ایران و استرالیا، ایران و روسیه، ایران و سوئد و چند کشور دیگر، در ساختمانی انتهای محوطه فضای سبز اتاق ایران، دفتری کوچک و قدیمی را در اختیار دارند. معماری ساختمان شمالی، با معماری مدرن و سنگ‌های مرمر ساختمان اصلی پارلمان بخش خصوصی، هماهنگی ندارد. اما در میانه‌های کوچه‌ کناری در خیابان موسوی، تابلویی فلش‌‌مانند نصب شده که به اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین اشاره دارد. ساختمانی مستقل از ساختمان اتاق ایران، در انتهای کوچه فرعی قرار گرفته است و معماری آن با آجرهایی نارنجی‌رنگ میان فضایی سبز، جایی شبیه به خانه‌های ویلایی ساخته است. برخلاف دفترهای قدیمی ساختمان شمالی اتاق ایران که تنها یک میز کار در آن قرار دارد، اتاق ایران و چین از چند بخش مختلف تشکیل شده است. سه دختر جوان با لباس‌هایی یکدست منشی اتاق هستند و پشت میزهایشان مشغول به کارند. دری شیشه‌ای، بخش کاری آنها را از ساختمان اصلی اتاق مشترک جدا می‌کند. مردی برای خوشامدگویی کنار در ایستاده، کف ساختمان موکت شده و دفتر دبیرکل اتاق ایران و چین، با کاغذدیواری‌هایی شیک به سبکی مدرن، طراحی شده است. خانم جوانی که پشت میز کار این اتاق نشسته، می‌گوید: «ما هم تا پارسال در همان ساختمان قدیمی اتاق بودیم. اتاق ایران و چین 6 هزار عضو دارد و بزرگ‌ترین اتاق مشترک است. برای همین ساختمانمان هم با بقیه فرق می‌کند.»

تشکیلات اتاق‌های بازرگانی مشترک و معماری آنها، گویاترین تصویر تجسم‌یافته را از وضعیت تجارت ایران نشان می‌دهد. در حالی که بیشتر اتاق‌های مشترک با کشورهای اروپایی دفتری قدیمی را در ساختمانی رنگ‌ورورفته در اختیار دارند، اتاق بازرگانی ایران و چین در ساختمانی شیک و زیبا به ریاست اسدالله عسگراولادی قرار گرفته است. این تاجر نام‌آشنا و موتلفه‌ای، بهار امسال قاطعانه گفته بود: «جای چینی‌ها را با هیچ کشوری عوض نمی‌‌کنیم، هرچند غربی‌ها علاقه دارند جای آنها را بگیرند.» پیرمرد بازاری که از محله عودلاجان تهران و سرمایه‌ای صفر به لقب سلطان خشکبار رسید، تمام تلاشش را می‌کند تا چین را به عنوان شریک اول تجاری ایران حفظ کند و آمارهای گمرک نیز نشان می‌دهد کماکان اوضاع تجاری به نفع کشور مورد علاقه اوست.

خرداد ماه امسال، هیئتی ۴۰ نفره از فعالان اقتصادی چینی به ایران آمدند. بر خلاف هیئت‌های بزرگ تجاری بالاتر از صد نفر، که طی یک سال و نیم گذشته بارها به ایران آمده‌اند، این هیئت متشکل از 11 شرکت بزرگ چینی بود و تعداد کل آنها کمتر از 40 نفر بود. مجیدرضا حریری، نایب‌رئیس اتاق ایران و چین، همان زمان درباره حضور آنها گفته بود: «برخلاف آنچه طی دو سال گذشته مرسوم شده است، ما به جای هیئتی 200 نفره، شرکت‌هایی بزرگ و متنوع را دعوت کردیم تا فعالان اقتصادی بتوانند رودررو با هم گفت‌‌وگو کنند و شریک‌های تجاری‌شان را پیدا کنند.»

در بین شرکت‌های چینی، شرکت‌هایی در زمینه‌های مختلف از کشاورزی گرفته تا صنایعی با تکنولوژی‌های بالا حضور داشتند. اما وجه مشترک تمام آنها یک چیز بود؛ نگرانی‌. چینی‌ها نگران از دست دادن جایگاهشان در ایران پساتحریم بودند. مدیر یکی از آنها که در کشاورزی صنعتی فعالیت می‌کند، اوگفته بود: «بعد از رفع تحریم‌ها، ما رقبای مهمی در ایران پیدا کرده‌ایم و برای همین کارمان سخت‌تر شده است. اما باز هم مزیت‌هایی داریم و به همکاری با شرکت‌های ایرانی امیدوار هستیم.» این شرکت، برای 10 میلیون دلار سرمایه‌گذاری در مزارع ایران،‌ به دنبال شریکی مناسب می‌گشت. مدیر یکی دیگر از شرکت‌های چینی نیز که در زمینه صنایعی با تکنولوژی‌های بالا (High-Tech) فعالیت می‌کند، با تسلط به زبان انگلیسی می‌گوید: «ما آماده‌ایم هم با شرکت‌های ایرانی شریک شویم و هم اگر پروژه خوبی پیدا شد، روی آن سرمایه‌گذاری کنیم. برای دوران بعد از تحریم ایران هم نگرانی نداریم. درست است که حالا شرکت‌های اروپایی هم به ایران می‌آیند، اما چین هر روز قدرتمندتر می‌شود، محصولات ما کیفیت بالایی دارد و به راحتی می‌توانیم با اروپایی‌ها رقابت کنیم.» باگی جائو، رئیس کمیته مشاوران بخش بین‌‌الملل آکادمی علوم اجتماعی، زنی بود که بهار امسال هیئتی متشکل از 11 شرکت بزرگ چینی را در صنایع مختلف به ایران آورد. او معاون کمیته بین‌الملل حزب جمهوری خلق چین و یکی از قدرتمندترین زنان این کشور است. جائو، با کتی صورتی‌رنگ به تن، درباره بخش خصوصی ایران متاثر از قاعده مالکیت عمومی در کشور خودش می‌گوید: «در حقیقت، ما باید از شما یاد بگیریم. علتش را می‌دانید؟ شما قوانین شفافی برای محافظت از اموال و همچنین محافظت از منافع مردم دارید.» 25 درصد از کل واردات سال گذشته به ایران از کشور چین بوده است. ایران نیز در سال 94، 7 میلیارد و 227 میلیون تومان کالا به چین صادر کرده است. چینی‌ها هنوز هم می‌خواهند سهم بیشتری از بازار ایران به دست آورند. اما باز هم بر خلاف اسپانیایی‌ها که به راحتی ارتباط برقرار می‌کنند و چند نفر از آنها به مکاتبات «آینده‌نگر» پاسخ دادند، چینی‌ها چندان از روابط عمومی بالایی برخوردار نیستند. در میان ۶ شرکت چینی که ایمیل «آینده‌نگر» را دریافت کردند، تنها مشاور رسانه‌ای باگی جائو در پیامی کوتاه درباره روند فعالیت‌ها طی ۶ ماه گذشته، چنین پاسخ داد: «روند بسیار خوبی برای پیشروی و هماهنگی‌ها طی می‌شود. از همکاری سازنده اتاق بازرگانی سپاس‌گزاریم.» بر اساس گزارش رویترز، دولت چین رشد اقتصادی بین ۶.۵ تا ۷ درصدی را برای کل سال پیش‌بینی کرده است. اقتصاد چین در سال ۲۰۱۵ در حدود ۶.۹ درصد رشد داشت که به کمترین میزان خود در ۲۵ سال گذشته رسیده است.