زمانی در خاورمیانه و آسیا وقتی صحبت از رقبای ما در حوزه توسعه شهری و ملی به میان میآمد نام شهرهایی همچون کوالالامپور، سئول به مطرح میشد. چند دهه سپری شد تا این اسامی جای خود را به نام ای جدیدی دادند. دوبی، دوحه، استانبول. و امروز شاهد حضور رقبای جدیدی در این بازار رقابتی هستیم. باکو از آذربایجان، آستانه از قزاقستان و تفلیس در گرجستان.
در دنیای جهانی شده امروز بهویژه از منظر اقتصادی-تجاری با وجود اعمال برنامههای اختصاصی و انحصاری تدوین شده مبتنی بر ظرفیتهای ارگانیک و استراتژیک هر کشور، شهرها به عنوان پیشانی اقتصادی کشورها نقش کلیدی در بسترسازی، هدایت و جذب سرمایه های فرامنطقهای و بین المللی را ایفا می کنند. شهرهایی پویا و جهانی شده که میزبان گستره وسیعی از مخاطبین بین المللی هستند و آیینه تمام نمای مدیریت توانمند کشورها در روند احصای توسعه بشمار می روند.
انگاره و برند یک کشور پویا و هدفمند در مسیر برنامههای توسعهای اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، زیرساختی و... در شهرهایی جهانی نمود پیدا میکند و به بیانی ساده این شهرها هستند که به عنوان درگاههای جذب سرمایه و منابع و کاتالیزورهای توسعه کشورها، مزیت رقابتی هر سرزمینی را در قالب برندهایی بین المللی به جهانیان مخابره میکنند. بیدلیل نیست که امروزه بیش از آن که نام کشورهایی همچون مالزی، کره جنوبی، استرالیا، دانمارک و اسپانیا در صدر اخبار و مراودات جهانی مطرح باشد نام و آوازه شهرهای جهانی و برند شده این کشورها همچون کوالالامپور، سئول، ملبورن، کوپنهاگ و بارسلونا به گوش میرسد و این داستان موفقیت کشورهایی است که برآیند توانمندی و عملگرایی خود در حوزههای مختلف توسعه را در شهرهای کلیدیشان به عنوان برندهای شهری خلاصه کردهاند تا پرچمداران معرفی و بازنشر مزیتهای کشورشان در عرصههای بین المللی باشند.
چنین شهرهایی با پشتوانههای کلیدی همچون ساختار فرهنگی-اجتماعی توانمند و پویا، اقتصادی مولد و درونزا، هویت شهری غنی و با در اختیار داشتن شاخصهای کلیدی یک شهر ایده آل توانستهاند در بازار رقابتی شهرهای جهانی، برند شهری انحصاری و قدرتمندی از خود را عرضه کنند و جایگاهسازی منحصر بهفردی در حوزههای مختلف در عرصه رقابت با سایر شهرها برای خود ایجاد کنند. این رویه با اعمال برنامههای هدفمند توسعهای از یک سو و با هدایت تصویر و انگاره شهر با رویکرد استراتژیهای برندسازی شهری و برندینگ ملی، جایگاه ارزش آفرینانهای از شهر و کشور موردنظر را در طیف مخاطبین جهانی بهوجود آورده و بهمرور منجر به هدایت سرمایههای بین المللی اعم از منابع اقتصادی، نیروی انسانی حرفهای و متخصص، پشتوانههای حمایتی بین المللی و سیل عظیم بازدیدکنندگان از شهر و کشور شده است.
اهمیت جذب سرمایه و منابع مختلف در بازار رقابتی امروز برای شهرها و کشورها در دهههای اخیر به امری اجتناب ناپذیر در اعمال و اجرای برنامههای توسعه محور در کشورها تبدیل شده است. کشورها به بهرهوری حداکثری از حداقل منابع و امکانات موجود خود با کمک سرمایهگذاری هدفمند داخلی و بین المللی روی آوردهاند و در دهههای اخیر قدرتهای فراوانی در قالب شهرهای جهانی و کشورهای موثر در عرصه بین الملل شکل گرفتهاند که با دارا بودن منابع و امکاناتی اندک، صرفا با سرمایهگذاری هدفمند توانستهاند برند رقابتی ویژهای از مزایای شهری و ملی خود در عرصه جهانی ایجاد و جایگاه خود را در بین رقبا تقویت کنند. جهان به اهمیت شهرها به عنوان رسانههای معرفی کننده کشورها و بازنشر دهنده مزایای رقابتی ملتها پی برده است و با چنین رویکردی در دهههای اخیر به اعمال هدفمند برنامههای برندسازی شهری و برندینگ منطقهای پرداخته است تا منشوری تاثیرگذار از ظرفیتها و پتانسیلها را به مخاطبین عرضه کند.
امروز اما با نگاهی به روند تبدیل شدن شهرها، به مگا برندهای شهری جهانی جای طرح این سوال وجود دارد که فرصت ایجاد شهرهای برند شده جهانی که در دهههای اخیر در دنیا فراهم آمده است تا چه میزان مورد توجه ما در کشور قرار گرفته و ما تا چه اندازه توانستهایم جایگاه رقابتی خود در عرصه جهانی را با برندهای شهری موفق، مستحکم و تثبیت کنیم؟
*پژوهشگر برندسازی ملی و شهری