۰ نفر

رییس خانه معدن ایران سیاست‌های استقرار صنایع معدنی را نقد کرد:

«منطقه‌گرایی» موجب استقرار صنایع در مناطق کم‌آب

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳
کد خبر: 271150
«منطقه‌گرایی» موجب استقرار صنایع در مناطق کم‌آب

«معدن ‌کاری» همواره یکی از بخش‌های محبوب سیاستگذاران توسعه در ایران بوده است. شاید بتوان دولت سازندگی را یکی از بسترهای تقویت این نگاه به بخش معدن دانست.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، آنجا که تکنوکرات‌های حاضر در دولت مرحوم علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی در پی نوسازی و توسعه بودند و معدن و صنایع وابسته به آن یکی از بخش‌های جذاب دوره نوسازی به شمار می‌رفت. با توسعه بهره‌برداری از معادن و احداث کارخانه‌های صنایع پایین‌دستی رفته‌رفته اهمیت مصرف آب و لطمه‌های زیست‌محیطی فعالیت معادن هم بیش از پیش خودش را نشان داد. صنایع وابسته به بخش معدن جزو صنایع «پر‌آب‌بر» دسته‌بندی می‌شوند. برای نمونه در بخش فرآوری مس امسال بیش از ٣٨ میلیون متر‌مکعب آب نیاز است یا تولید هر تن فولاد ٢٣٠ هزار لیتر آب می‌خواهد. در همین شرایط استراتژی تولید فولاد کشور هم تدوین شده و قرار است تا سال ١٤٠٤ تولید ٥٥ میلیون تن فولاد در کشور محقق شود. در همین رابطه یکی از چالش‌های جدی بخش صنایع معدنی در سال‌های گذشته به فشارهای سیاسی و لابی‌های مسوولان منطقه‌ای بر می‌گردد که بی‌توجه به مساله کم‌آبی سعی کرده‌اند تحت هر شرایطی یک صنعت وابسته به بخش فولاد و ذوب را در منطقه خودشان ایجاد کنند. واقعیتی که به گفته «محمدرضا بهرامن»، رییس خانه معدن ایران، می‌توان بر اساس آن جسارت به خرج داد و برخی از این طرح‌ها را تعطیل کرد. بهرامن  تبعات مخرب آنچه او «منطقه‌گرایی» و رفتارهای «ناسیونالیستی منطقه‌ای» توصیف می‌کند؛ را تشریح کرد.

بحران «کم‌آبی» مهم‌ترین مساله اجتماعی ایران است. از طرفی بخش معدن و صنایع وابسته به آن جزو بخش‌های پر‌مصرف به شمار می‌روند. قبول دارید که هنوز متناسب با این بحران برای کاهش مصرف آب چاره‌اندیشی نشده است؟

بگذارید اول این را بگویم که ما برای فرآوری مواد معدنی در مصرف آب خیانت کرده‌ایم. این یک واقعیت است. عالمیت نداشتیم. از تکنولوژی دور بوده‌ایم. به سود بیشتر در کوتاه‌مدت می‌اندیشیدیم ولی نمی‌فهمیدیم در دراز مدت چه آسیبی می‌زنیم. البته فقط بحث آب نیست به انرژی هم آسیب زده‌ایم.

به یکی از نشانه‌های فقدان این عالمیت اشاره می‌کنید؟

مثلا یک روزی طرح فولاد مبارکه در سال ٥٤ تمام برنامه‌ریزی‌هایش انجام شده بود. میزان صرف آب و انرژی‌اش محاسبه شده بود و قرار بود که در بندرعباس احداث شود. اما این طرح بعد از انقلاب به دلیل سیاست‌های دولت به مبارکه در اصفهان منتقل شد. حالا امروز در آنجا ما بحران آب را احساس می‌کنیم. همین الان مدیریت مجموعه برای طرح توسعه ملاحظاتی دارد و می‌خواهند طرح توسعه را در منطقه‌ای دیگر اجرا کنند. به هر حال این سرمایه‌گذاری ملی است و باید نگاه ملی به آن وجود داشته باشد و قرار است که سرمایه‌گذاری‌های جدید به کنار آب‌های آزاد سوق داده شوند. ماهی را هر موقع از آب بگیریم تازه است.

در واقع احداث فولاد مبارکه در اصفهان حاصل رایزنی و لابی‌های سیاسیون وقت بوده است. اما ما از آن تصمیم درس نگرفتیم مثلا در دولت آقای احمدی‌نژاد هشت طرح فولادی در کشور تعریف شد که چند مورد از آنها در مناطق کم‌آب جانمایی شده است.

خب باید نگاه‌های مان را تغییر دهیم. باید استراتژی داشته باشیم، اگر استراتژی نداشته باشیم اتفاق هشت طرح فولادی می‌افتد. اگر صرفا با نگاه ناسیونالیستی و قومیتی بخواهیم فشار بیاوریم به دولت‌ها و طرح‌های آنچنانی تهیه کنیم خیانت به جامعه است. الان هم ممکن است همین فشارها وجود داشته باشد. چرا باید فشار بیاوریم فلان فولاد را در شهرستانی ایجاد کنیم که اصلا ماده معدنی ندارد.

مثل کدام طرح فولادی؟

حالا نمی‌خواهم اسم ببرم. مساله ما یک شهر، دو شهر نیست. مساله نداشتن استراتژی و نگاه ملی است. ما این کارخانه‌ها را کنار آب احداث نمی‌کنیم بلکه در شهری احداث می‌کنیم که مثلا باید از ٤٠٠ کیلومتری ماده معدنی را برای کارخانه بیاوریم. خب می‌بینیم از نظر آسیب دیدن طبیعت و مسائل زیست محیطی هم در این مناطق مشکلاتی پیش می‌آید.

آیا شما در خانه معدن مشخصا درباره هشت طرح فولادی هشدار دادید؟ درباره همین طرح‌های مورد اشاره تان نظر کارشناسی‌تان را به صراحت اعلام کردید؟

بله ١٠٠ درصد. اتفاقا درباره هشت طرح فولادی نظرمان را به صراحت در مقاطع مختلف مطرح کردیم. حتی ما یک نیت داشتیم و می‌گفتیم باید جسارت به خرج داد و بعضی از این طرح‌های فولادی را متوقف کرد. توقف طرح‌های غلط در هر زمانی که با عالمیت انجام شود خودش باعث حفظ منافع بلندمدت می‌شود.

مثل کدام طرح ها؟

بعضی‌های‌شان را که اصلا دسترسی به ماده اولیه نداشتند اعلام کردیم تعطیل کنید. بهتر است که نام نبریم. چون وزارتخانه هم در این باره زیر فشار است. به هر حال بهتر این بود که حداقل برای این هشت طرح فولادی از تکنولوژی‌های روز استفاده شود. اما دولت‌ها وارث یک سری طرح‌ها در دوره‌های پیش از خودشان هستند.

عمده این طرح‌ها معمولا با اصرار مسوولان محلی و زیر عنوان خیرخواهانه اشتغال زایی اجرا می‌شوند اما به سایر تبعات‌شان فکر نمی‌شود؟

بیکاری یکی از معضلات جامعه ایران است اما برای اشتغال زایی نباید تصمیم اشتباه بگیریم. من نه در مقام رییس خانه معدن بلکه به عنوان یک شهروند معتقدم شاید در یک منطقه صنعت گردشگری برای اشتغال زایی استعداد بهتری دارد چرا باید برویم سراغ یک صنعت دیگر که از نظر اقتصادی، زیست محیطی و... تبعات منفی زیادی به جا بگذارد.

قبول دارید که معنی این تصمیم‌ها و اصرارها این است که برای توسعه کشور همواره «آمایش سرزمین» نادیده گرفته می‌شود؟

قطعا هر فعالیت معدنی بدون لحاظ کردن آمایش سرزمین حتما ما را از اقتصادی بودن خارج می‌کند. نمی‌گویم این اتفاق درباره همه طرح‌ها افتاده اما درباره خیلی از طرح‌های آمایش سرزمین بی‌توجهی شده و در نتیجه امروز ما با چالشی روبه رو هستیم به نام بازار. در کشور استراتژی‌ای تعریف شده که صنعت فولاد تا سال ١٤٠٤ به ٥٥ تن تولید فولاد برسد. اما مثلا در جانمایی این صنایع شیوه تامین آب، انرژی و چگونگی تامین مواد اولیه به خوبی دیده نشده است. ما باید با نگاه آمایش سرزمین مثلا تولید تا بخش کنسانتره یا گندله را در یک منطقه پیش‌بینی و بقیه بخش‌ها را در جای مناسب احداث کنیم. ما با فقدان استراتژی روبه رو هستیم. شاید اصلا در استرات‍ژی کلان به این نتیجه برسیم که صنایع معدنی را باید ببریم کنار آب‌های آزاد. باید با آمایش سرزمین قابلیت‌ها را تعریف کنیم.

فرض کنید همین الان در جایگاهی نشسته‌اید که قرار است طرح انتقال آب از خلیج فارس به صنایع فولاد و مس و سنگ آهن استان‌های کرمان و یزد را امضا کنید؛ با نگاه مبتنی بر آمایش سرزمین این طرح را امضا می‌کنید؟

من با نگاه به آمایش سرزمین و با اولویت به صنایعی که در مسیر طرح قرار دارند ممکن است امضا کنم. اما اگر صرفا مساله تامین آب برای صنعت فولاد باشد امکان ندارد که امضا کنم. چون می‌توانیم با درست کردن سیستم ریلی مان فولاد را به کنار آب ببریم و مواد اولیه را به آن منتقل کنیم. اگر من با همین تفکر امروز به سال ٦٠ برگردم تمام انرژی‌ام را صرف توسعه حمل و نقل ریلی می‌کنم. حتی استراتژی تولید سالانه ٥٥ میلیون تن تولید فولاد را در پیش نمی‌گرفتم. با توجه به شرایط کنونی بازار محاسبه می‌کردم و می‌گفتم از این عدد حداکثر ٤٨ میلیون تن مصرف داخل داریم و مازاد آن را چه باید بکنیم؟ اگر بنا به صادرات باشد هم بهتر است که این صنایع کنار آب‌های آزاد شکل بگیرد.

تا الان چقدر از این ٥٥ میلیون تن محقق شده است؟

٢٣ میلیون تن. البته خبر خوبی شنیده‌ام که قرار است دو طرح ١٠ میلیون تنی در جنوب و کنار آب احداث شود. از این تفکر استقبال می‌کنم. لازم است که دیگر نیاییم در شهرستان‌های کوچک با فشارهای قومیتی و ناسیونالیستی فولاد احداث کنیم.

این مواضع را به اطلاع مجلس هم رسانده‌اید؟

خوشبختانه ما با فراکسیون معدن مجلس تعامل داریم و در کارگروهی که نمایندگان وزارتخانه هم حضور دارند این مسائل در حال بررسی است و برنامه‌های معدنی کشور در حال نهایی شدن است. هم وزیر هم رییس فراکسیون هم حضور دارند یکی از بحث‌ها همین آمایش سرزمین است.

یکی از راهکارهایی که کارشناسان برای برون رفت صنایع معدنی از بحران آب پیشنهاد می‌کنند؛ استفاده از آب‌های تصفیه‌شده است. چقدر این پیشنهاد در بخش معدن جدی گرفته شده است؟

الان فولاد مبارکه دارد روی استفاده از پساب کار می‌کند. بخش‌های خصوصی کوچک دارند از آب‌های هرز استفاده می‌کنند. پیشنهادهایی را داریم مطرح می‌کنیم از تجمیع آب‌هایی که هدر می‌رود در منطقه حاجی آباد در استان هرمزگان استفاده کنیم و کارخانه هماتیت در آنجا احداث شود تا معادن کوچک هم فعالیت شان به صرفه باشد و خوراک کارخانه را تامین ‌کنند. با گل‌گهر سیرجان هم برای سرمایه‌گذاری در آنجا مذاکره کرده‌ایم. درست‌ترین کار هم همین است که از آب‌های دیگر استفاده کنیم. حتی در کشورهایی که منابع آب فراوان است هیچ‌وقت نمی‌آیند منابع شان را به راحتی مصرف کنند. مصرف بهینه آب در وهله اول از نظر اقتصادی به نفع تولید‌کنندگان است. زیرا تامین منابع آب بسیار دشوار است. آب در هیچ کجای جهان شوخی نیست. امروز که آگاهی‌ها کامل‌تر شده در ایران اهمیت آب بیش از پیش درک شده است. الان حتی در معادن سنگ‌های تزیینی به ساده‌ترین روش‌ها در مصرف آب صرفه جویی می‌شود.

خانه معدن چقدر حاضر است محوریت بهبود مصرف آب در بخش صنایع معدنی را بر عهده بگیرد؟

ما همواره از پیشنهادهای علمی استقبال می‌کنیم. خانه معدن یک بار خودش این کار را انجام داد و برای تدوین استراتژی‌های آب در بخش معدن پیشقدم شدیم. نتایج آن جلسات را به آقای مهندس نعمت‌زاده هم داده بودیم. این جلسات را با همکاری معاونت آب وزارت نیرو برگزار می‌کردیم. اگر از این به بعد همچنین مسوولیتی به ما سپرده شود با جان و دل استقبال می‌کنیم. شرکت گل‌گهر با خانه معدن درباره امکان بهره‌برداری از آب‌های ژرف هم مذاکراتی داشته است.

اما سازمان حفاظت محیط زیست پارسال اعلام کرد که با بهره‌برداری از آب‌های ژرف موافق نیست؟

در دنیا دارد استفاده می‌شود. برای صنعت می‌آید، برای شرب که نمی‌رود. فکر نمی‌کنم سازمان ١٠٠ درصد مخالف باشد. ممکن است این مخالفت مربوط به برخی مناطق باشد. وزارت نیرو هم باید در این باره اظهارنظر کارشناسی کند.

در این مورد به نظر می‌رسد که وزارت نیرو با سازمان حفاظت محیط‌زیست هم‌نظر نیست. سازمان فقط با مطالعه در این حوزه موافقت کرده و نه با بهره‌برداری؟

ما اول باید ببینیم چه میزان آب داریم، چه میزان می‌خواهیم برداشت کنیم و با چه هدفی. ما می‌گوییم معدن‌کاری و حفظ محیط زیست در کنار هم باید اتفاق بیفتد. ما می‌گوییم در هیچ کجای کشور نباید فعالیت معدنی به دلیل مسائل زیست محیطی متوقف شود. ما می‌گوییم می‌شود با نگاه مهندسی و درست هم محیط زیست را حفظ کرد و هم معدن‌‌کاری کرد. به هر حال هردوی اینها ثروت به شمار می‌روند.

ما در حالی در پی استفاده از منابع آب جدید هستیم که برخی کارشناسان حوزه صنعت و معدن هم معترفند که به دلیل قدیمی بودن تکنولوژی مصرف انرژی و خصوصا آب در صنایع معدنی بسیار بیشتر از کشورهای توسعه‌یافته است. از نظر شما تکنولوژی ما همین قدر قدیمی است؟

ما هم تاکیدمان این است که باید از دانش روز برای فرآوری مواد معدنی استفاده کنیم. بر اساس این نگاه باید جسارت داشته باشیم و همین امروز ذوب آهن اصفهان را تعطیل کنیم. منظورم این نیست که برای همیشه تعطیل کنیم بلکه باید تکنولوژی‌اش را به‌روز کنیم. اما ملاحظات دیگری هم در کار است مثلا هفت هزار نفر نیروی انسانی را چه کنیم؟

اگر فرض کنیم که هفت هزار نفر نیروی انسانی قانع شوند تا زمان به‌روز‌رسانی تکنولوژی کارخانه بیکار بمانند. آیا دنیا تکنولوژی جدید را به ما می‌فروشد؟

چرا نمی‌فروشند؟ چیزی نیست که به ما نفروشند. البته این را هم بگویم که همین ذوب آهن دارد همزمان تکنولوژی‌اش را بهبود می‌دهد و مثلا از ١٠ سال قبل تاکنون خیلی فرق کرده است. یا مثلا در شرکت مس تغییرات خیلی خوبی رخ داد و من همیشه می‌گویم که عملکرد آقای مرادعلیزاده در شرکت ملی صنایع مس جای تحسین دارد چون پای این تصمیم‌های درست ایستاد.

منظورتان مخالفت صریح ایشان با احداث کارخانه ذوب در ورزقان (آذربایجان شرقی) است؟ چون گفته می‌شود که احداث این کارخانه اقتصادی نیست و از نظر زیست‌محیطی هم به جنگل‌های ارسباران لطمه جدی می‌زند. شما هم در خانه معدن با این موضع همراه بودید؟

هر چیزی که نگاه مهندسی بگوید ما هم همین نظر را داریم. وقتی برای یک پروژه تحلیل علمی می‌گوید نباید اجرا شود ما هم احترام می‌گذاریم. سال‌ها در آنجا این نگاه حاکم بود که باید پروژه ذوب اجرا شود. اما خب باید به نگاه مهندسی احترام بگذاریم. نقاط مثبت و منفی پروژه طوری بود که نکات منفی بیشتر بود ما هم احترام گذاشتیم. ما نباید به سبب بهبود اشتغال در منطقه جنبه‌های منفی را نادیده بگیریم.

صحبت‌های شما نشان می‌دهد که به عنوان رییس خانه معدن مساله «کم‌آبی» را درک کرده‌اید. اما سوال این است حالا که بر سر صورت‌مساله توافق دارید، برای برون‌رفت از این وضعیت چه پیشنهادی برای دستگاه‌های اجرایی و همکاران‌تان روی میز می‌گذارید؟

گفتم که ما داشتیم در این باره کار می‌کردیم که با فعال شدن اتاق بازرگانی در زمینه آب ما کارمان را متوقف کردیم ولی به نظرم باید دوباره فعال شویم. برگزاری سمینارهای تخصصی مشترک با دانشگاه‌های معتبر دنیا مثل دانشگاه مک‌گیل کانادا که در بخش معدن کار می‌کنند و استرالیا که در بحث آب تجربه دارند؛ می‌تواند برای ما راهگشا باشد. البته در کنار استراتژی‌های آب ما با مخاطرات دیگری هم روبه‌رو هستیم که اگر به آنها فکر نکنیم ممکن است اشتغال پایدار در کشور با تهدید روبه‌رو شود. یعنی فقط مساله کاهش مصرف آب نیست. استراتژی ما باید تغییر کند.

چه مخاطراتی بر سر راه است. مشخصا چه تغییری باید رخ دهد؟

ما می‌گوییم اول باید نگاه آمایش سرزمین حاکم شود. در وهله بعد باید استراتژی‌مان در بخش معدن برود به این سمت که بازار بیرونی مصرف مواد معدنی را در ساختار موجود خودمان شریک کنیم. اگر این کار را نکنیم نه از تکنولوژی بهره‌مند می‌شویم و نه اشتغال‌زایی پایدار خواهیم داشت. می‌گوییم برای مصرف بهینه آب و حفظ محیط زیست باید از تکنولوژی روز استفاده کنیم خب اگر خارجی‌ها شریک ما باشند خودشان تکنولوژی جدید می‌آورند. سرمایه‌گذاری خارجی در بخش معدن باید جدی گرفته شود. نباید فکر کنیم که همه‌چیز را خودمان می‌دانیم. یکی از عارضه‌های ما این است با هر تلنگری یک رکود بر سیستم معدنی کشور حاکم می‌شود. علت این است که اتکای مان به بازار داخلی است. اگر بازار داخلی قفل شد چه انتظاری داریم که منهای صنعت مس در بخش‌های دیگر موفق باشیم؟ فهم اقتصادی می‌گوید اگر قصد پایدار شدن دارید بخشی از سرمایه را در جای دیگری سرمایه‌گذاری کنید. هم می‌توانیم در آن سرمایه‌گذاری‌ها از نیروی انسانی‌مان استفاده کنیم و هم اینکه با درآمدهایش در داخل کشور اشتغال‌زایی کنیم. یکی دیگر از کارهایی که باید اتفاق بیفتد سرمایه‌گذاری در استان‌های مرزی است. اگر به جای اینکه در مرز برجک‌های نگهبانی و دیوار مرزی احداث کنیم، اقتصادمان را فعال کنیم، امنیت نوار مرزی هم تامین می‌شود. به مرز امریکا و مکزیک نگاه کنید بسیاری از کارخانه‌ها از جمله صنایع داروسازی را کنار مرز ایجاد کرده‌اند. این اتفاق هم باعث اشتغال‌زایی شده و هم امنیت ملی تقویت شده است. یک بار در خانه معدن اشتغال‌زایی مرزی را طرح کردیم. اما در کشور خیلی این مسائل جدی گرفته نمی‌شود. ما یک سرمایه خدادادی داریم به نام معدن که با فعال کردن این پتانسیل می‌توانیم هم در مناطق مرزی اشتغال‌زایی کنیم هم با همسایگان‌مان سرمایه‌گذاری مشترک مرزی داشته باشیم و هم اینکه به تحقق توسعه متوازن در کشور کمک کنیم.