۰ نفر

جستاری در دغدغه‌های اقتصادی-اجتماعی مردم شهرهای مختلف ایران

۵ تیر ۱۳۹۱، ۲۱:۰۵
کد خبر: 3545

گوگل ابزار بسیار مفیدی دارد به نام Google Insights که علی‌رغم کاربردهای بسیار زیاد آن در تحقیقات و صنعت (علی‌الخصوص در بازاریابی و تحقیقات بازار)، به نظر می‌رسد تا کنون در ایران ناشناخته مانده است.

گوگل ابزار بسیار مفیدی دارد به نام Google Insights که علی‌رغم کاربردهای بسیار زیاد آن در تحقیقات و صنعت (علی‌الخصوص در بازاریابی و تحقیقات بازار)، به نظر می‌رسد تا کنون در ایران ناشناخته مانده است. به طور مختصر، هدف از ارائه این سرویس توسط گوگل، بررسی آماری واژگان جستجوشده توسط کاربران مختلف، به تفکیک مکان (IP) و زمان جستجو است. ویژگی بسیار مهم نتایج خروجی از این سرویس این است که همگی نرمال شده‌اند؛ یعنی رتبه‌بندی خروجی‌ها نه بر اساس تعداد کل (فراوانی مطلق) جستجوها، بلکه بر اساس نسبت جستجوی واژه موردنظر به کل واژگان جستجوشده در آن شهر (فراوانی نسبی) است و لذا اثر بیشتر یا کمتر بودن تعداد ساکنین یک یا چند شهر (اثر جمعیت) و یا متفاوت بودن میزان دسترسی به اینترنت (اثر ضریب نفوذ اینترنت) در شهرهای مختلف را حذف کرده و بدین ترتیب مبنایی مقایسه‌پذیر را برای جستجوها فراهم می‌سازد.

هدف از نوشتار حاضر این است که با استفاده از از این ابزار، تا آنجا که ممکن است مهم‌ترین دغدغه‌های اقتصادی-اجتماعی (Socioeconomic) ساکنین شهرهای مختلف ایران مورد بررسی قرار گیرند. برای استفاده از این سرویس بدین منظور دو روش وجود دارد: روش اول این است که بیشترین واژه‌های جستجوشده به تفکیک هر شهر را به وسیله خود سرویس مرتب کرده و سپس واژه‌های (اقتصادی-اجتماعی) مرتبط با موضوع این نوشته را یافته و در گروه‌های مختلف دسته‌بندی کنیم. اما مشکل اینجاست که در این روش، گوگل نهایتاً ۱۰ واژه با بیشترین نسبت جستجو در هر شهر را مرتب می‌کند که اغلب آنها اصلاً ارتباطی به موضوع این نوشته ندارند و لذا بدین شیوه، مثلاً نمی‌توان فهمید که مهم‌ترین دغدغه «اقتصادی» افراد ساکن تهران یا کل کشور چیست. به عنوان مثال سه واژه اول با بیشترین میزان جستجو در کشور ایران عبارتند از « دانلود »/« download »، « ایران » (به همراه ترکیبات بی‌شمار آن مانند "ایران خودرو"، "روزنامه ایران"، "بانک ملی ایران"، "ایران ایر"، "ایران ترانه" و قس علی هذا) و « عکس ». قابل حدس است که موارد بعدی رتبه‌بندی را نیز واژگانی همچون « آهنگ »، « فیلم »، « بازی » و مواردی از این دست به خود اختصاص می‌دهند. طبعاً این که در کدام شهر کشور، بیشترین نسبت جستجو برای واژگان فوق‌الذکر وجود داشته است فی‌الحال اهمیتی ندارد. البته امکان رتبه‌بندی جستجوها در دسته (Category) های مختلف نیز برای واژه‌ها وجود دارد، اما این امکان فقط برای زبان انگلیسی فراهم است.

روش دوم که (در اینجا نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد) این است که یک سری واژه مرتبط با هر موضوع به سرویس گوگل داده شود تا شهرهای با بیشترین نسبت جستجو برای هر کدام به دست آید. لذا بدین منظور اولاً از فیلتر بالای صفحه، فقط منطقه ایران در نظر گرفته شده تا احیاناً در مورد واژگان مشترک بین زبان فارسی و عربی مشکلی به وجود نیاید، ثانیاً در پایین صفحه نیز فیلتر شهر (City) به جای ناحیه (Region) انتخاب می‌شود تا تمرکز جستجوها به طور دقیق‌تر مشخص گردد. بازه زمانی جستجوها نیز آمار تجمعی از سال ۲۰۰۴ تا روز تهیه این نوشته (۱۵ ژوئن ۲۰۱۲)، در نظر گرفته می‌شود. البته این امکان وجود دارد که فقط آمار مربوط به جستجوهای سال ۲۰۱۲ (یا هر سال یا بازه دیگر) نیز مرتب شود تا نتایج به‌روزتر باشند، اما در این صورت ممکن است اولاً فراوانی مطلق جستجوها به اندازه کافی نباشد و لذا بعضی نتایج تورش‌دار باشند، ثانیاً اگر کسی این نوشته را چند وقت بعد بخواند، ممکن است نتایج به کل تغییر کرده باشند. به عبارت دیگر ملاک این نوشته، صرفاً وضع فعلی و نوسانات مقطعی نیست، بلکه روال بلندمدت‌ترِ یک بازه ۸ ساله را مد نظر خود دارد (البته خود گوگل نمودار هم می‌کشد و به وسیله آن نشان می‌دهد که بیشترین فراوانی جستجوی هر واژه مربوط به کدام یک از سال‌های مورد بررسی بوده است). به عبارتی با استفاده از این روش می‌توان فهمید که فلان واژه اقتصادی-اجتماعی، مهم‌ترین دغدغه چه شهرهایی است، اما در کل نمی‌توان فهمید که مهم‌ترین دغدغه اقتصادی-اجتماعی هر شهر، چه واژه‌هایی است.

با این حال باید به محدودیت‌های این روش نیز توجه داشت. گوگل موقعیت جستجوکنندگان را بر اساس IP پیدا می‌کند. طبیعی است که مثلاً بعضی از شهرستانی‌ها ممکن است در تهران Search کنند، یا از طرفی بعضی از افراد هم با استفاده از ف.ی.ل.ت.ر ش.ک.ن جستجو می‌کنند. علاوه بر این باید توجه داشت که همه لزوماً از گوگل استفاده نمی‌کتتد و همچنان یاهو (اعم از ایمیل یا سرویس جستجوی آن) در ایران بسیار پرطرفدار است. (کما این‌که رتبه ۸ بیشترین واژه جستجوشده در کشور از طریق گوگل طی این سال‌ها نیز مربوط به کلمه « yahoo » است و معلوم نیست چرا قشر عظیمی از افراد در ایران، در گوگل به دنبال یاهو می‌گردند!)

فقط ۳ نتیجه اول مربوط به شهرهای جستجوکننده هر واژه در این نوشته ذکر می‌شوند و نتایج نیز همگی توسط خود گوگل Normalize شده‌اند (به‌نحوی که شهری با بیشترین نسبت جستجو همواره نمره ۱۰۰ و الباقی شهرها نمره کمتری می‌گیرند). حتی‌المقدور نیز سعی گردیده که کلمات با همان املا که عوام از آنها استفاده می‌کنند مورد بررسی قرار گیرند، با این حال در مورد بعضی از کلمات ممکن است جدا یا سرهم نوشتن آنها، جستجو با الفبای فارسی یا انگلیسی و نیز استفاده از املاهای متفاوت حروفی همچون ی/ی یا ک/ک همچنان ایجاد مشکل کند. در مواردی نیز بعضی کلمات ممکن است دارای چند معنی متفاوت باشند که در این روش از یکدیگر قابل تمایز نیستند.

اعداد نرمال‌شده آمارها در طول زمان به سرعت عوض می‌شوند، لذا احتمالاً گوگل میانگین وزنی (با وزن‌هایی برابر با سال یا زمان جستجو) را نیز برای هر واژه در نظر می‌گیرد. (اصولاً گوگل الگوریتم‌های خود را هرگز به طور کامل بیان نمی‌کند مبادا اشخاصی در صدد سوء‌استفاده و تورش‌دار کردن نتایج، درست مشابه آن چه در ساختن یک بمب گوگلی مرسوم است، بر آیند.) علاوه بر این، گوگل خیلی از واژه‌ها را برای این منظور اصولاً ایندکس نمی‌کند. نه به آن معنا که آن واژه‌ها اصلاً جستجو نمی‌شوند، بلکه چون تعدادشان کم بوده، گوگل فعلاً آنها را ذخیره نکرده است. ضمناً برای دیدن نتایج، فرد باید حتماً در گوگل Login کرده باشد (و البته پس از جستجوی زیاد، ممکن است با پیغام You have reached your quota limit نیز مواجه گردد).

1. اشتغال و تأمین اجتماعی

ابتدا آمار جستجوی کار در ایران از طریق اینترنت مورد بررسی قرار می‌گ یرد. برآیند آمارها (در ۸ سال گذشته) نشان می‌دهند که به طور متوسط، نسبت جستجوی کلمه «بیکاری» در شهر کرمانشاه ، به‌طور معنی‌داری از سایر نقاط کشور بیشتر بوده است؛ به نحوی که الباقی شهرها، با فاصله زیاد از آن، رتبه تقریباً یکسانی دارند. با این حال، منطقی به نظر نمی‌رسد که شخصی که به دنبال « کار » می‌گردد، در اینترنت کلمه «بیکاری» را جستجو کند، مگر این که از یافتن کار ناامید شده و مثلاً به دنبال تسلی‌بخشی به خود یا بررسی علل و عوامل بیکاری و مواردی از این دست باشد. مع‌الوصف، جستجوی کلمات هم‌خانواده‌ای چون «کار» ، «شغل» ، «مشاغل» ، «اشتغال» و «استخدام» ، حدس اولیه را تقویت می‌کنند و در مجموع نشان می‌دهند که نرخ بیکاری در شهرهای کرمانشاه ، زنجان ، ارومیه ، اردبیل ، زابل و همدان در گذشته بیش از سایر شهرها بوده است. (در باب کلمه «استخدام» نکته جالب آن است که عمده جستجوها مربوط به "استخدام بانک" و سپس "استخدام نفت" بوده است، گویی جای دیگری در این کشور استخدام نمی‌کند که مردم به دنبال آنها باشند!)

به منظور بررسی مجدد صحت نتیجه‌گیری فوق، می‌توان چنین استدلال کرد که اگر جایی نرخ بیکاری بالا و تلاش برای یافتن شغل، بی‌ثمر باشد، قاعدتاً جستجو برای واژگانی چون «بیمه» ، «تامین اجتماعی» و «رفاه» نیز باید بالا باشد. همان طور که در جداول بعد مشاهده می‌شود، نتایج آماری جستجوی این واژه‌ها نیز صحت نتیجه‌گیری‌های قبلی را تأیید می‌کنند. ( البته باید توجه داشت که جستجوی واژه «بیمه» می‌تواند مقاصد متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است این واژه برای جستجوی "بیمه بدنه اتومبیل" نیز به کار گرفته شده باشد و لذا قابل‌استناد نباشد، اما نتایج سایر کلمات هم‌خانواده، امکان قبول این فرضیه را پایین می‌آورند. در باب کلمه « رفاه » نیز استدلال مشابهی برقرار است. در کل، نتایج حاصل از جستجوی تمام کلمات هم‌خانواده را باید درکنار یکدیگر مورد بررسی قرار داد تا به نتیجه قابل اطمینانی رسید.)

اما آیا همه اینها بدین معنی است که بیکاری مثلاً در کرمانشاه بالاست؟ نه لزوماً! بلکه اگر سخت‌گیرانه به قضیه نگاه کنیم صرفاً بدین معناست که دغدغه مردم کرمانشاه در باب بیکاری، نسبت به سایر شهر‌های کشور بیشتر است! اما برای اطمینان، کافی است شخصی دو واژه " بیکاری + کرمانشاه " را گوگل کند تا ببیند فرض ذهنی اولیه تقویت می‌شود یا خیر! ضمناً استفاده از این روش، دیگر این مشکل را ندارد که بیکاری را چه تعریف کنیم. ضمن آنکه آن مشکل جدیداً پیش‌آمده در ایران که فرد از فرط بیکاری، دیگر به دنبال کار نمی‌گردد (مثلاً به دنبال درس خواندن یا سایر امور می‌رود) و لذا طبق تعاریف مرسوم بیکار محسوب نمی‌شود را نیز ندارد. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر. ک. مقاله عباس عبدی در زمینه کاهش تصنعی اما ظاهراً منطبق با آمار نرخ بیکاری در اکثر استان‌های کشور!)

2. وام، سپرده‌گذاری و دلالی

با بررسی نتایج حاصل از جستجوی واژه «وام» و «تسهیلات» این فرضیه به ذهن متبادر می‌شود که بیشترین نسبت منقاضیان وام و تسهیلات را شهرهایی تشکیل می‌دهند که نرخ بیکاری (یا به عبارت بهتر نرخ جستجوی کار) در آنها بالاتر است. حال اگر مورد جستجو را محدودتر کرده و به آمار جستجوی تسهیلات کم‌بهره و ارزان‌قیمتی چون «قرض‌الحسنه» ، «صندوق مهر» ، «مهر امام رضا» ، «سهام عدالت» و «یارانه» بپردازیم، متوجه می‌شویم که عمده این جستجوها برای همین قبیل تسهیلات بوده که در شهرهای فوق‌الاشاره ( ارومیه ، اردبیل ، کرمانشاه و همدان ) متمرکز شده‌اند. فقط در رابطه با واژه «بانک» است که رتبه اول به تهران اختصاص داشته، اما پس از آن مجدداً اغلب، همان شهرهایی مانند زابل قرار می‌گیرند. جالب اینجاست که چنان‌چه بررسی را در باب واژه مدرن‌تری در باب تأمین مالی، مثل «فاینانس» انجام دهیم، نتیجه فقط به تهران محدود می‌شود.

از طرف دیگر چنان‌چه بررسی در باب واژه‌های مرتبط با سپرده‌گذاری و سرمایه‌گذاری، مانند «اوراق مشارکت» ، «صکوک» ، «اوراق قرضه» و واژگان نسبتاً مدرن‌تری در رابطه با بازارهای مالی مثل «سازمان بورس» و «بازار سهام» انجام شود، نتیجه به شهرهای بزرگی مانند تهران و اصفهان می‌انجامد. (باید توجه داشت که بررسی در باب خود واژه « سهام » به تنهایی، به سبب اختلاط آن با واژه «سهام عدالت» که از نظر مراد ذهنی جستجوکننده، کاملاً در معنایی مقابل قرار داشته و امکان تفکیک بین دو معنی نیز در این روش وجود ندارد، امکان‌پذیر نیست.)

جالب اینجاست که در باب واژه‌ای چون «قیمت» نیز به نظر می‌رسد که باز همان شهرهای با نرخ بیکاری بالا، سردسته جستجوگرانند. بررسی واژه‌هایی چون «قیمت ارز» ، «ارز» ، «قیمت طلا»، «طلا» ، «قیمت سکه» و «سکه» این نتیجه‌گیری را تقویت کرده و مجموعاً نشان می‌دهند که بر خلاف تصور اولیه، نه تنها تهران رتبه اول (از نظر نسبت و نه از نظر تعداد ) را در دلالی ارز، طلا و سکه ندارد، بلکه شهرهایی چون ارومیه ، زابل ، کرمانشاه ، همدان و سبزوار (شهرهایی با با نرخ بیکاری یا کارجویی بالا) در این زمینه دست بالاتر دارند. طبیعی هم هست که وقتی در یک سری از شهرها شغل وجود نداشته باشد، همه به دنبال دلالی و خرید و فروش ارز و طلا باشند. (با این حال این روش بررسی، یک اشکال اساسی هم دارد که درست نیست ناگفته بماند و آن این که، شاید کسی چنین استدلال کند که مثلاً تهرانی‌ها چون قیمت سکه را از مجاری دیگر، خودشان می‌دانند، لذا دیگر قیمت آن را از طریق اینترنت به دست نمی‌آورند یا اگر هم به دست می‌آورند چون آدرس سایت مربوطه را بلدند دیگر در گوگل به جستجوی آن نمی‌پردازند و لذا این استدلال که تهرانی‌ها کمتر به دنبال دلالی هستند غلط است.)

۳. مسکن و ازدواج

جستجوی واژه‌ «آپارتمان» ، «مسکن» و واژگان مرتبط با آنها مانند «متری» ، «متراژ» «قیمت زمین» و «پنت هاوس» ما را بدین نتیجه می‌رساند که عمده جستجوها برای خرید خانه (اعم از کوچک و بزرگ) در وهله اول در تهران و شهرهای هم‌جوار آن و در وهله دوم در سایر شهرهای بزرگ کشور متمرکز شده‌اند. (نتایج حاصل از جستجوی کلمه «خانه» قابل تحلیل و استناد نیست، چون هزار و یک ترکیب و مشتقات نامرتبط با مقصود اصلی از آن قابل ساختن است و لذا معلوم نیست جستجوگر واقعاً به دنبال چه چیزی بوده است. به همین ترتیب کلمه «زمین» نیز به همراه ترکیبات متعدد آن، در معانی مختلفی در اینترنت مورد جستجو قرار گرفته است.)

بر خلاف تصور اولیه، این ساکنین تهران (و سایر شهرهای بزرگ) نیستند که بیشتر به دنبال «ویلا» می‌گردند، بلکه جستجو برای این واژه در شهرهای شمالی بابل و رشت و نیز در کرج متمرکز شده است. (البته بدیهی است که لزومی ندارد افراد جستجوکننده از یک شهر، بومی همان شهر باشند و ممکن است از جای دیگر برای مدت محدود یا نامحدود بدانجا رفته باشند.) جستجو برای «مسکن مهر» نیز عمدتاً در اطراف و اکناف تهران رایج است (باید توجه داشت که استان زنجان علاوه بر رتبه نخست در نسبت جستجوی «مسکن مهر» ، طبق آمارهای رسمی رتبه اول ساخت مسکن مهر در کشور را نیز به خود اختصاص داده است).

در باب «ازدواج» اگر چه در نگاه اول ممکن است عجیب به نظر برسد اما آمارها گواه آن است که افراد مستقر در شهرهای با نرخ بیکاری بالا، از نظر جستجوی این واژه در رتبه اول قرار دارند. البته یک فرضیه، ممکن است این باشد که افراد از این طریق به دنبال «وام ازدواج» هستند (نتیجه‌ای که از نظر آماری نیز رد نمی‌شود)، اما با جستجوی واژه «همسریابی» مجدداً دیده می‌شود که بیشترین دغدغه، بین افراد شهرهای زابل ، ارومیه ، همدان و سبزوار وجود دارد. فقط در مورد واژه «صیغه» است که شهر قم ، رتبه اول را به خود اختصاص داده است. (نتایج جستجوی واژه « عقد » به علت کثرت کاربرد در معانی مختلف، در اینجا قابل استناد نیست.)

۴. تحصیلات و آموزش

آمارها نشان می‌دهند که ییشترین نسبت جستجو برای واژه «دانشگاه» در شهر اهواز بوده است. عمده این جستجوها در این شهر نیز برای «دانشگاه آزاد» بوده است. همان طور که در جداول دیده می‌شود بر خلاف انتظار، شهر تهران در میان ۳ شهر جستجوگر اول برای این واژگان، هیچ جایگاهی ندارد. در مجموع نیز برای برای کلمات مرتبط با تحصیلات عالی مانند «دانشگاه» ، «دانشگاه آزاد» ، «دانشگاه سراسری» ، «پیام نور» ، «ترم» و «انتخاب واحد» ، مجدداً همان شهرهایی که در جستجوی کار/بیمه/وام/ازدواج پیشتازند (مانند ارومیه ، اردبیل ، کرمانشاه و زابل ) در اینجا نیز رتبه اول جستجو را به خود اختصاص می‌دهند. شاید بتوان این قضیه را این گونه تفسیر کرد که افراد در این شهرها با تلاش برای رفتن به دانشگاه‌ها و کسب تحصیلات عالی، سعی در فرار از وضعیت بیکاری (و احتمالاً بی‌پولی) موجود دارند. از این رو، همین شهرها در جستجو برای واژگان مرتبط با کنکور مثل «آزمون» ، «کنکور» ، «گاج» ، «قلم چی» و « دبیرستان» و همچنین کلمات عام‌تری چون «کلاس»، «درس» و «کتاب» رتبه اول را در بین شهرهای کشور دارند. (بررسی رتبه‌های اخذشده در کنکور سراسری توسط ساکنین این شهرها در سال‌های اخیر، خود می‌تواند موضوع جالب جداگانه‌ای باشد که در این مجال به آنها پرداخته نمی‌شود). جستجوی واژه «اپلای» نیز با اختلاف زیاد نسبت به سایر شهرها اساساً در تهران متمرکز شده است (نه به این معنی که از بچه‌های شهرستانی کسی به دنبال اپلای کردن نیست، بلکه احتمالاً آنها نیز از تهران اپلای می‌کنند).

۵. سیاست و حقوق بشر

بررسی آماری جستجوی نام سه کاندیدای مطرح انتخابات ریاست‌جمهوری نهم یعنی «احمدی نژاد» ، «موسوی» و «کروبی» هر سه حاکی از این است که سه شهر قم ، یزد و بابل به ترتیب، بیشترین نسبت جستجو را به خود اختصاص داده‌اند. در باب «مشایی» ، «رفسنجانی»، «هاشمی» و «خاتمی» نیز بیشترین نسبت علاقمندی مربوط به شهر قم بوده است. (در مورد « رفسنجانی / هاشمی » و «خاتمی» ، پس از قم بیشترین نسبت جستجو در میان همشهریان آنها یعنی در کرمان و یزد وجود دارد.) لذا در مجموع به نظر می‌رسد که شهر قم ، سردمدار جستجوی واژگان سیاسی در کشور و از این نظر، سیاسی‌ترین شهر کشور باشد و جالب این است که در این رتبه‌بندی‌ها، شهر تهران ابداً جایگاه بالایی ندارد.

در مورد نسبت جستجوی واژگان مرسوم و پر حاشیه ادبیات سیاسی روز ایران مانند «ج.ن.ب.ش س.ب.ز» یا « انرژی هسته ای » نیز مجدداً برتری از آنِ شهر قم است. واژه «اسرائیل» نیز گر چه بیشترین حساسیت را در شهر قم داشته است، اما وقتی کار به «حمله اسرائیل» می‌رسد، عمدتاً ساکنین پایتخت هستند که به صورت بلا رقیب، بیشترین دغدغه‌مندی را از این بابت دارند. نام «ریگی» نیز همان طور که انتظار می‌رود با بیشترین نسبت در زاهدان جستجو شده است.

تا بدینجا به نظر می‌رسد که شهر تهرا ن و سایر کلان‌شهرها بر خلاف تصور اولیه در جستجوها هیچ جایگاهی ندارند. اما حقیقت این است که اگر به بررسی واژگان نسبتاً مترقیانه‌تر و مربوط به جوامع توسعه‌یافته‌تری، از قبیل «حقوق بشر» ، «حقوق زنان» ، «دموکراسی» ، «رای گیری» ، «برابری» ، «نابرابری » ، «لیبرالیسم» ، «حقوق مدنی» ، «قانون مدنی» ، «قانون تجارت» ، «قانون کار» ، «حداقل دستمزد» ، «حداقل حقوق» ، «آیین دادرسی» و «دیوان محاسبات» پرداخته شود، مشاهده می‌شود که شهر تهران و در موارد خاصی، سایر کلان‌شهرها به صورت تقریباً بلا منازع در جایگاه اول قرار می‌گیرند. بدین لحاظ به نظر می‌رسد هر چه سطح توسعه و امکانات شهرها بیشتر شده و دغدغه‌های مربوط به امکانات اولیه زندگی مرتفع می‌گردد، جا برای مفاهیم مدرن و متمدنانه‌تر باز می‌شود، اما در شهرها و روستاهای کوچک که همچنان برای تأمین نیازهای اولیه زندگی با مشکل مواجهند، این مسائل اساساً بلا موضوع هستند. (با استفاده از ااین سرویس گوگل، واژه «آزادی» قابل بررسی نیست، چون به علت کثرت استفاده و به عاریه گرفته شدن توسط انواع و اقسام مکان‌هایی چون "خیابان آزادی"، "میدان آزادی"، "سینما آزادی" و نیز موارد دیگری از قبیل "سکه بهار آزادی"، احتمال خلط مفاهیم بسیار زیاد است. بر همین اساس، نتایج جستجوی کلمه « رای» را نیز نمی‌توان معتبر دانست، چون سهم عمده‌ای از جستجوها در این باب مربوط به خانم "آیشواریا رای" بوده است.)

۶. مذهب و آیین

عجیب نیست اگر در زمینه جستجوی کلیدواژه‌های متداول در قاموس مذهبی کشور مثل «دین» ، «اسلام» ، «Islam» ، «مسلمان» ، «الله» ، «توحید» ، «قرآن» ، «حدیث» ، «پیامبر» ، «محمد» ، «علی» ، «معاد» ، «نماز» ، «مکه» ، «مدینه» ، «حجاب» ، «بی حجاب» ، «گناه» ، «شیطان» ، «مداحی» و «حوزه علمیه» شهر قم تقریباً بلا استثنا (و با فاصله زیاد از سایرین) رتبه نخست را داشته باشد. (بدیهی است که کلمه «محمد» می‌تواند به عنوان مثال به منظور جستجوی عکس محمدرضا گلزار نیز مورد جستجو قرار گرفته باشد، اما احتمالاً تعداد جستجوهای مذهبی در شهر قم انقدر بالا بوده که بر موارد این‌چنینی فایق ‌آمده است.)

در باب واژگان «سنی» و «اهل سنت» نیز عجیب نیست که بیشترین نسبت جستجو مربوط به شهرهایی چون زابل ، بندرعباس و زاهدان بوده است. در باب واژه «شیعه» نیز اگر چه بیش از همه در شهر قم مورد جستجو قرار گرفته اما بلافاصله بعد از آن، مجدداً شهر زاهدان قرار دارد. (بر این مبنا، به نظر می‌رسد که اگر چه جستجوی واژگان مرتبط با سنی‌ها برای اهالی قم جذابیت چندانی ندارد، اما جستجوی واژگان مرتبط با شیعه، به هر دلیل، برای اهل سنت جذاب است.)

به جز مشهد که به عنوان شهری مذهبی شناخته می‌شود، سایر شهرهای بزرگ (من جمله تهران ) عموماً جایگاهی در زمینه جستجوی واژگان مذهبی ندارند. اما چنان چه مظاهر و مکاتب عرفانی دیگری همچون «یوگا» ، «بودا» ، «ذن» و «مدیتیشن» مورد بررسی قرار گیرند، شهرهایی مانند تهران ، شیراز ، تبریز و اصفهان در جستجوها ب رتری دارند.

۷. تفریحات و سرگرمی

مطابق آمارها (و همان طور که انتظار نیز بر آن است) صحبت از تفریح و سرگرمی که می‌شود برتری از آنِ ساکنین شهرهای بزرگ‌تر و مرفه‌تر است. بررسی آمار جستجوی واژگانی چون «تفریح» ، «رستوران» ، «کافی شاپ» ، «پاساژ» ، «مسافرت» ، «سفر» ، «توریسم» ، «تور کیش» ، «کیش» ، «دبی» و «هتل» نشان می‌دهند که ساکنین کلان‌شهرهایی چون تهران ، اصفهان ، شیراز ، کرج ، مشهد و تبریز همواره در صدر جستجوگران این چنینی قرار داشته‌اند (تفاوت آمارهای مربوط به جستجوی «کیش» و «تور کیش» نشان‌دهنده این است که گرچه احتمالاً از بندرعباس بیشتر به دنبال کیش رفتن هستند، اما احتمالاً برای این کار کسی در آنجا به دنبال تور نمی‌گردد). واژه «مهاجرت» بیش از همه توسط ساکنین دو شهر تهران و کرج و واژه « ویزا » نیز بیش از همه توسط اهالی تهران و اصفهان جستجو شده است.

از نکات جالب آماری در میان جستجوها این است که ظاهراً ساکنین شهرهای شمالی کشور مثل بابل ، گرگان و ساری بیش از سایر شهرها به «مد» ، «فشن» ، «مدل مو» ، «مدل لباس» ، «لباس» و «مانتو» بها می‌دهند. اما هنگامی که بحث به « چادر » می‌رسد، بیشترین نسبت جستجو مربوط به شهر قم و پس از آن زابل است. تمرکز جستجو برای واژگانی ملازم با امکانات مالی یا سطح توسعه‌یافتگی بالاتر همچون «تئاتر» ، «سینما» ، «داربی» ، «ف.ر.ک.ا.ن.س ک.ا.ن.ا.ل» ، «ه.ا.ت ب.ر.د» ، «آی فون» و «آی پد» نیز بیشتر مربوط به تهران و شهرهای بزرگی مثل کرج ، شیراز و اصفهان است (البته جستجو برای کلمه «سینما» با "بازیگر سینما" و "عکس بازیگر سینما" قاطی می‌شود و لذا نتیجه کمی تورش‌دار است). با این حال، بیشترین نسبت جستحو برای واژه «موبایل» مربوط به بندرعباس (احتمالاً به واسطه مرزی بودن و نزدیکی به دبی) و پس از آن مربوط به تهران بوده است. اما در مواردی مانند «برنامه نود» که به نوعی یک برنامه تفریحی با امکان دسترسی همگانی است، ساکنین شهرهای کم‌امکانات‌تری مثل زابل و ارومیه بیشترین نسبت هواداران را دارند.

۸. سایر موارد

می‌توان جستجو را برای هزاران کلمه دیگر نیز انجام داد. به عنوان مثال، هم عجیب است و هم عجیب نیست اگر که بیشترین نسبت جستجو برای واژه «نفت» و ترکیبات آن، با فاصله زیاد نسبت به سایر شهرها، در اهواز متمرکز شده باشد؛ یا که بیشترین نسبت جستجو برای «برنج» مربوط به شهرهای شمالی کشور مانند رشت ، ساری ، و بابل باشد؛ یا که بیشترین علاقمندی به جستجوی «تهران» مربوط به ساکنین تهران و کرج باشد؛ یا عمدتاً همین ساکنین پایتخت باشند که بیش از سایرین به دنبال «خدمتکار» می‌گردند؛ یا مجدداً همین ساکنین شهرهای بزرگی چون تهران، کرج ، شیراز و مشهد باشند که جستجوی واژه «balatarin» برایشان جالب باشد؛ یا که «خرید شارژ ایرانسل یا همراه اول» (به هر دلیل، از دلالی گرفته تا احتمالاً کمبود درآمد لازم برای خرید سیم کارت دائمی) در زابل بیش از سایر نقاط کشور رایج باشد؛ یا سایر موارد این چنینی که به سیاق موضوعات قبل، می‌توان به بررسی آنها از طریق Google Insights پرداخت.

تفسیر نتایج جستجوها باشد بر عهده خواننده. علی‌القاعده هیچ محققی نمی‌آید همه این متغیرها را با هم بررسی کند و بررسی دقیق هر یک از آنها، به هزاران ساعت زمان و مطالعات دقیق اقتصادی و البته جامعه‌شناسی نیاز دارد که به نوبه خود، کار میدانی، بودجه و صرف زمان بسیار زیادی را می‌طلبد. این نتایج صرفاً یک دید اولیه به محقق می‌دهند تا با استفاده از آن به سرعت یک نقشه کلی از ویژگی‌های مذهبی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری کشور را استخراج کند. دیگر کسی هم نمی‌تواند به ساختگی بودن آمارها اعتراض کند! اما مثلاً مواردی همچون توزیع درآمد یا ثروت یا فقر نیز هستند که نمی‌شود آنها را با هیچ پروکسی خاصی حتی از این طریق نیز تخمین زد! جالب اینجاست که خود کلمه «اقتصاد» را نیز نمی‌توان از این طریق سنجید تا متوجه شد کدام شهرها بیشتر دغدغه اقتصادی دارند، چرا که با ترکیباتی از قبیل "اقتصاد نوین"، "دنیای اقتصاد" و مواردی از این دست قاطی می‌شود.

در کل باید توجه داشت که با استفاده از نتایج جستجوها جز یک سری کلیات و حدس‌های اولیه، هیچ روند و قاعده کلی‌ای نمی‌توان استخراج نمود تا به ضرس قاطع راجع به آنها صحبت کرد. کما اینکه کسی ممکن است واژه‌ای مترادف با یک کلمه را جستجو کند و به نتایج دیگری برسد! اما به هر حال کلیاتی که از این طریق به دست می‌آیند و با منطق ذهنی نیز سازگاری دارند را نمی‌توان انکار کرد. به هر حال این جستجوها همگی که تصادفی نیستند! در واقع خیلی از این نتایج، از نظر ذهنی نیز پیشاپیش بدیهی و قابل توجیه هستند و لذا صرفاً خیال انسان را جمع می‌کنند که شواهد آماری نیز آن فرض‌ها را تأیید می‌کنند. به عبارتی مثل هر کار پژوهشی دیگری که با فرضیه آغاز می‌شود، در اینجا نیز فقط می‌توان گفت که این فرضیه‌های ذهنی «رد نمی‌شوند».

تمام اینها در واقع در واقع Insightای است که گوگل به ما می‌دهد. پی بردن به باطن و منویات درونی افراد، ابداً کار آسانی نیست، اما مشاهده می‌شود که امروزه مدد تکنولوژی گوگل، به سادگی می‌توان هم سیر انفس نمود و هم سیاحت آفاق !