۰ نفر

لیبی دیگر قذافی نیست

۲۳ آبان ۱۳۹۰، ۵:۴۳
کد خبر: 39

تمام شد. به همین راحتی به عربی "تمّت!"

قذافی آمد تا آخر ایستادگی کند ولی به قول خبرنگار الجزایر آنکه به ضرب شمشیر حکومت کرد به ضرب شمشیر از پای درآمد. اسیرش کردند و کشتندش و بر نعشش رقصیدند. پایانی بود شبیه به پایان مرد دیگری. که تاریخ لیبی او را خوب می شناسد: موسولینی.

سال 1945 است؛ ارتش سرخ به دروازه های برلین رسیده است و بقایای ارتش آلمان در حال فرار از ایتالیاست. آخرین روزهای جمهوری فاشیستی ایتالیاست، حکومتی که موسولینی پس از تسلیم دولت قانونی ایتالیا به متفقین تحت حمایت آلمانها تاسیس کرده است. موسولینی هم دنبال جاییست تا بتواند تا به آخر مقاومت کند، می خواهد با آخرین فاشیستها به کوههای شمال بگریزد و "برای آینده فاشیسم، برای آنکه نشان بدهد آینده ایتالیا به فاشیسم گره خورده است" تا پای جان بجنگد. توهم این پایان خیالی وقتی پایان می یابد که آخرین سربازان فاشیست با دریافت ضمانت جانی به پارتیزانها تسلیم می شوند. موسولینی را چند روز بعد در حالیکه در یک کاروان سربازان آلمانی پنهان شده است و یونیفورم یک سرجوخه را پوشیده پیدا می کنند. تیربارانش می کنند و نعش خون آلود خودش و معشوقه اش را در میلان از تیرهای چراغ برق یک پمپ بنزین می آویزند. "مردم با چوب به سر او می کوبیدند و زنان به صورتش تف می کردند، مردی که اگر چند سال پیش مرده بود از او مانند قدیس ستایش شده بود. (یک شاهد عینی). امروز که رقص مردم بر سر نعش قذافی را دیدم یاد این صحنه در تاریخ افتادم. پایان قذافی چقدر به پایان موسولینی شبیه بود.

اما تاریخ لیبی مرد دیگری را هم خوب می شناسد و به یاد می آورد: عمر مختار، شیر صحرا . داستان عمر مختار و موسولینی را همه می دانند، عمر مختار اسیر می شود، در دادگاهی محاکمه می شود که هرگز آنرا به رسمیت نشناخته بود، توسط قدرتی که هرگز دربرابر آن تسلیم نشده بود و تابع حکمش نبود. او را در برابر چشم طرفدارانش به دار می کشند. پنجاه سال بعد معمر قذافی، رهبر جوان و سودازده لیبی انقلابی، منابع مالی لازم را در اختیار یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما قرار داد تا با ساختن شاهکاری یاد عمر مختار، قهرمان ملی لیبی، را جاودانه کرده باشد. اما طنز تاریخ است که پایان قذافی بجای آنکه شباهتی به پایان عمر مختار داشته باشد شبیه پایان اشغالگر لیبی و قاتل عمر مختار است. شاید قذافی می خواست عمر مختار باشد ولی موسولینی شد. حکایتها دارد این تاریخ!