۰ نفر

«بلومبرگ» بررسی می‌کند؛

7گانه عدم‌جایگزینی‌خورشید باطلای‌سیاه

۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۵:۰۸
کد خبر: 76532

با ارزان شدن قیمت نفت خام و رسیدن آن به نصف قیمت در ابتدای سال بسیاری از کارشناسان عرصه انرژی به این مساله اعتقاد پیدا کردند که با کاهش چشمگیر قیمت نفت این امکان وجود دارد که انرژی‌های تجدیدپذیر با این سوخت جایگزین شوند اما دلایلی وجود دارد که این اتفاق نخواهد افتاد.

بلومبرگ در این زمینه می‌نویسد: «نفت ارزان شده، گاز هم همینطور. اما هیچ‌کدام مهم نیست. بهای نفت خام از ماه جولای تاکنون به نصف رسیده است. فقط پنج سال پیش چنین کاهش قیمتی در سوختهای فسیلی، صنعت انرژیهای تجدیدپذیر را با ورشکستگی مواجه می‌کرد.» اینجا هفت دلیل را میگوییم که نشان می‌دهد حرکت مردم به سمت انرژیهای پاک تاثیری از نفت ارزان نخواهد پذیرفت. 1- خورشید نمی‌تواند با نفت رقابت کند. نفت برای ماشینهاست؛ انرژیهای تجدیدپذیر برای برق هستند. این دو اساسا نمی‌توانند با یکدیگر رقابت کنند. نفت برای اینکه جای برق را بگیرد خیلی گرانقیمت است؛ حتی با بهایی زیر50 دلار هم به‌صرفه نیست. درعوض انرژی خورشیدی آنقدر ارزان است که با زغال‌سنگ، گاز طبیعی، انرژی آب و انرژی هسته‌یی رقابت کند. درحال حاضر انرژی خورشیدی که جدیدترین انرژی است که وارد بازار شده است، تنها یک درصد از برقی که در بازارجهانی معامله می‌شود را تامین می‌کند. اما براساس اطلاعات به‌دست آمده از آژانس بین‌المللی انرژی تا سال 2015 انرژی خورشیدی به بزرگ‌ترین منبع انرژی جهان تبدیل خواهد شد. تقاضا برای انرژیهای خورشیدی آنقدر بالاست که بزرگ‌ترین محدودیت برای نصب پنلهای خورشیدی در این سال در دسترس بودن این پنل هاست. جنی چیس، تحلیلگر ارشد انرژی خورشیدی در گفت‌وگو با آژانس اطلاعات انرژی بلومبرگ در لندن گفت: «اگر بخواهید هم الان نمی‌توانید خورشید را بکشید.» 2- بهای برق همچنان سیر صعودی دارد. جدیترین تهدید برای انرژیهای تجدیدپذیر، نفت ارزان نیست بلکه برق ارزان است. در ایالات متحده امریکا فراوانی گاز طبیعی، تولید برق را به شکل روزافزونی ارزان کرده است. پس چرا هنوز قیمت داخل قبضهای برق درحال افزایش است؟ سوخت تنها عنصر تشکیل‌دهنده قبض برق نیست. مصرفکنندگان نیز برای اینکه برق را از نیروگاه‌ها و تاسیسات برق دریافت کنند مبلغی پرداخت می‌کنند. طی سال‌های اخیر این قیمتها افزایش شدیدی داشته اند. براساس گزارش‌های منتشر شده از سوی ویشال شاه تحلیلگر داچ بنک، سرمایه گذاریهای سالانه در زمینه برق از سال 1980 چهار برابر شد و به 27میلیارد دلار در سال 2010 رسید. این امر منجر به افزایش قیمت در قبضها شده است در نتیجه باعث شده سقفهایی با پنلهای خورشیدی به نظر جذاب بیایند. 3- بهای انرژی خورشیدی همچنان رو به کاهش است. اگر نگاهی به نمودار مقایسه انرژی خورشیدی با سوخت‌های فسیلی بیندازیم به‌راحتی درک خواهیم کرد که سرنوشت این انرژی تا چه اندازه متفاوت است. این یک فناوری است نه یک سوخت. به‌تدریج و با گذر زمان، کارایی انرژیهای خورشیدی افزایش یافته و قیمتها کاهش پیدا می‌کنند. مایکل پارک، تحلیلگر استنفورد سی برنشتین برای رابطه متناوب قیمت میان انرژی خورشیدی و سوختهای فسیلی اصطلاحی را به‌کار میبرد: Terrordom هراس مردمی. نمودار مقایسه انرژی‌های مختلف، بهای انرژی را از منابع مختلف از اواخر دهه 90میلادی نشان می‌دهد. خطی که در منتهای نمودار وجود دارد انرژیهای خورشیدی را نشان می‌دهد که اخیرا با قیمت بالایی وارد بازار معاملاتی شده است اما قیمت ها با چنان شتابی درحال افت هستند که به‌زودی بهای انرژی خورشیدی از سوختهای فسیلی، زغال‌سنگ و گاز طبیعی هم کمتر خواهد شد. در برخی کشورها نفت و انرژی خورشیدی مستقیما با یکدیگر رقابت می‌کنند؛ نفت شانسی ندارد. نکته قابل توجه: دوبی که غنی از نفت است، هدف خود برای انرژی خورشیدی در سال 2030 را سه برابر کرد؛ یعنی 15درصد از مجموع ظرفیت برق این کشور از این راه تامین شود. صنایع همنگانی دوبی که در اختیار دولت است، هفته گذشته طی یک قرارداد 330میلیون دلاری برای تاسیسات انرژی خورشیدی بناست بخشی از برق ارزان دنیا را تامین کند. 4- فروش کالاهایی که به برق متصل می‌شوند واقعا خوب است. عقل سلیم حکم می‌کند که نفت ارزان خطری برای وجود وسایل نقلیه برقی خواهد بود. این امر در گذشته به‌ویژه در دهه80 میلادی صادق بود. اکنون همه‌چیز تغییر کرده است و براساس آمار موسسه بی‌ان‌ای اف، فروش جهانی کالاهایی که قابل اتصال به برق هستند سال گذشته سه برابر شد. این سه دلیلی است که نشان می‌دهد نفت ارزان نمی‌تواند وسایل نقلیه برقی را متوقف کند: الف) به‌گفته آلجاندرو زامورانو کاداوید، تحلیلگر بی‌ان‌ای اف از سال 2010 تاکنون هیچ رابطه‌یی بین بهای بنزین و فروش وسایل نقلیه برقی نبوده است. خودروهای برقی هنوز در ابتدای راه خود هستند و کسی که برای یک تسلا حدود 100هزار دلار پول پرداخت می‌کند برایش اهمیتی ندارد که هزینه بنزین چند دلار کمتر شده باشد. ب) در اروپا مالیات گاز آنقدر بالاست که بهای نفت خام را کم اهمیت می‌کند. اگر شما در نروژ زندگی کنید و بهای بنزین از 10دلار در ازای هر گالن به 9دلار برسد، باز هم ماشینهای برقی معامله می‌شوند. ج) درچین دولت حمایت خود را از وسایل نقلیه برقی بیشتر کرده است. از آنجا که آلودگی هوا به یک معضل بزرگ تبدیل شده است، چینیها برای مقابله با آن به‌طور جدی تلاش می‌کنند. بهای وسایل قابل اتصال به برق افزایش مییابد. 5- هزینه‌های استخراج به اندازه بهای نفت کاهش نیافته است. این هزینه‌ها در مالزی، اندونزی و تایلند هیچ تغییری نکرده است. دلایل متعددی برای اینکه هزینه استخراج همپای بهای نفت کاهش نیافته است، وجود دارد. نخست شماری از کشورها نظیر هند و اندونزی از کاهش قیمت به‌عنوان ابزاری برای برداشتن یارانه‌های بنزین که روی بودجه آنها سنگینی می‌کند، استفاده کرده اند. دوم اینکه برخی کشورها نظیر چین ذخایر خود از نفت ارزان را با افزایش مالیات بنزین در جیب خود نگه داشته اند تا این تفاوت را جبران کنند. یارانه‌های سوخت های فسیلی از یارانه‌های انرژی خورشیدی سبقت گرفتهاند. کاهش شکاف یارانه‌ها یکی از ارزانترین راه‌های افزایش کارایی سوخت است همچنین سرعت حرکت به سمت انرژیهای پاک را بیشتر می‌کند. تغییرات آب و هوایی نیز دولت‌ها را وادار به این حرکت می‌کند. 6- قیمتهای نفت همیشه آنقدر پایین نخواهد ماند. تاریخچه قیمتهای نفت از یک قانون طلایی تبعیت می‌کند: هر چیزی پایین رفت ممکن است بالا بیاید. گلدمن ساکس حدود یک میلیارد دلار سرمایهگذاری را در پروژه‌های آتی نفت معرفی کرده است که به نظر میرسد برای نفت زیر 70دلار مقرون به‌صرفه نخواهد بود. حفاران امریکایی با شتابی بیش از سال 1991 مشغول حفاری هستند. در نهایت عرضه کاهش خواهد یافت و قیمتها دوباره افزایش خواهند یافت. بنابر گفته میلیاردر سعودی ملک الولیدبن طلال شاید بهای نفت هیچگاه دوباره به 100دلار بازنگردد اما برخی تحلیلگران پیشبینی می‌کنند بهای نفت فقط برای یکی دو سال آینده در این وضعیت خواهد ماند. برخلاف نفت، بهای انرژیهای تجدیدپذیر تقریبا همیشه قابل پیشبینی و همیشه رو به کاهش است. براساس آمار به‌دست آمده از داچ بنک شاه انرژیهای خورشیدی تا سال 2017 ارزان ترین منابع انرژی در بازار خواهند بود. 7- سرمایه گذاریهای جهانی در زمینه انرژی پاک در دنیا رواج یافته است. بزرگ‌ترین پرسش در مورد انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش قیمت نفت این است: درک ما تا چه اندازه به واقعیت شکل میبخشد؟ همزمان با بهای نفت سهم شرکتهای انرژیهای خورشیدی و بادی هم کاهش یافته است. آیا این کاهش مصنوعی تاثیری بر سرمایه‌گذاری در پروژه‌های انرژی دارد؟ نه آنقدر. نیروهای بسیاری در جهتهای مختلف وجود دارند. براساس آمار به‌دست آمده از بی‌ان‌ای اف، سال گذشته سرمایهگذاریهای جهانی در انرژیهای پاک 16درصد افزایش یافت و به 310میلیارد دلار رسید. ایالات متحده امریکا و چین به‌عنوان بزرگ‌ترین کشورهایی که باعث آلودگی هوا می‌شوند در ماه نوامبر قراردادی برای حذف گازهای گلخانه‌یی بستند. پاپ فرانسیس به‌عنوان نخستین حرکت مذهبی در جهان در زمینه تغییرات آب و هوایی در نامه‌یی خطاب به تمامی کشیشهای جهان در این زمینه هشدار داد. همه این عوامل می‌تواند در کاهش آسیب های ناشی از تغییرات آب و هوایی موثر باشند. سیاست‌های ملی برای کاهش آلایندگیهای کربنی حرکت به سمت انرژیهای پاک را سریعتر می‌کند. حتی در غیاب اینها، تغییر انرژی جهان از سوخت های فسیلی آغاز شده است و ما همگی میدانیم این چطور به پایان میرسد.