60 هزار خانوار 34 هزار هکتار باغات چای دو استان گیلان و مازنداران را در دست دارند که هر هکتار باغ چای 90 کارگر را در طول سال مشغول میکند، اما پایین بودن قیمتهای خرید تضمینی چای و همچنین طولانی شدن پرداخت مطالبات کشاورزان طی دوسه سال اخیر عاملی مضاعف بر مشکلات قبلی و فرسودگی باغات چای شده و چایکاران را از رسیدگی به باغات و افزایش کمی و کیفی محصول دلسرد کرده است؛ به گونهای که برخی چایکاران امسال باغات را رها کرده و باغ چای آنها به جنگل تبدیل شده و بسیاری از باغات نیز برای فروش و تغییر کاربری یا تغییر کشت به محصولات دیگر از جمله کیوی روی آوردهاند.
پایین بودن نرخ خرید تضمین و عدم تناسب آن با تورم و هزینههای کارگری این محصول را از چرخه اقتصادی خارج کرده و باعث شده چایکاران دیگر تمایلی به برداشت چای نداشته باشند.
از سوی دیگر در حالی که طی 70 سال اخیر باغات چای به تقویت کود عادت کرده اند، دو سال است که سازمان جهاد کشاورزی استانهای شمالی کود به چایکاران نداده است. در عین حال به دلیل اینکه چایکاران بهای محصول برداشتی سال گذشته خود را فروردین ماه امسال دریافت کردهاند توانایی مالی برای رسیدگی به باغات چای و آمادهسازی زمین برای تولید امسال را نداشتند و به گفته مدیرعامل اتحادیه چایکاران شمال "باغات چای جنگل شده است چراکه چایکاران برای امرار معاش خود با مشکل مواجه بودهاند و نه تنها توانایی مالی برای رسیدگی به باغات را نداشتند بلکه به علت رها شدن کشاورزان به حال خود و عدم توجه مسئولان به این بخش از تولید، انگیزهای برای بهبود عملکرد وجود ندارد."
ایرج هوسمی ازدیاد برگ سبز چای در پی مطلوب بودن شرایط اقلیم و افزایش بارندگی را عامل گرفتاری چایکاران عنوان میکند چراکه اگر محصول برداشت نشود باغ از بین میرود و برای دورههای بعدی با مشکل مواجه میشوند و اگر قصد برداشت داشته باشند باید هزینههای کارگری بپردازند که قیمتهای تعیینشده خرید تضمینی جوابگوی این هزینهها نیست.
اما اینها تنها مشکل چایکاران نیست بلکه نداشتن بازار مصرف و نبود جایگاه مناسب برای چای ایرانی و همچنین قاچاق چای به کشور، این صنعت را در آستانه نابودی کشانده است.
علاوه بر این شرایط که سالهاست چایکاران با آن دست و پنجه نرم میکند، معضل جدید این بخش عدم تحویل برگ سبز چای از سوی کارخانههاست.
در این میان اغلب کارخانههای چای به دلیل مقرون به صرفه نبودن و مشکل تامین گازوئیل تعطیل شدهاند لذا کشاورزان باید زنبیل به دست حاصل دسترجشان را به کارخانههای محلههای مختلف ببرند تا شاید کارخانهای باز باشد و محصولشان را تحویل بگیرد که در این پروسه میزان زیادی از محصول زرد و سوخته و دور ریخته میشود.
به گفته مدیرعامل اتحادیه چایکاران "این مشکلات طی دو سال اخیر پس از احیای سازمان چای کشور ایجاد شده است و این سازمان هیچ گونه نقشی در تولید، تامین نهادههای تولید، رسیدگی به کارخانهها و مزارع، نظارت بر خرید تضمینی، تامین گازوئیل برای کارخانههای نداشته است. حتی این سازمان کارخانههایی را که باز هستند و برگ سبز را تحویل میگیرند به کشاورزان اعلام نکرده است."
در این میان پیگیریهای خبرنگار ایسنا برای ارائه توضیحات و پاسخگویی به وضعیت نا به سامان تولیدکنندگان از علی محرر ـ رییس سازمان چای کشور ـ بینتیجه بوده و وی حاضر به پاسخگویی در این زمینه نشد.
این درحالی است که روابط عمومی سازمان چای کشور طی پیامی به نقل از رییس این سازمان از وضعیت نابه سامان و غیربهداشتی کارخانجات چای کشورهای هند و سریلانکا خبرداده است!
به اعتقاد چایکاران "علیرغم اینکه چای به عنوان محصول دائمالمصرف در همه اقشار جامعه محسوب میشود چای ایرانی هیچ جایگاهی برای مسوولان و همچنین بازار مصرف ندارد لذا کشاورزان انگیزه ورود به باغ و چیدن محصولی که برایش هیچ ارزشی قائل نیستند، ندارند" و متاسفانه از نظر چایکاران چای "مفلوکترین" محصول کشاورزی است و به جای حمایت از تولید مرتبا بر سر چای ایرانی میزنند که ادامه این روند چای ایرانی را به ورطه نابودی میبرد و مزیت اقتصادی و پتانسیل تولید بالای این محصول در مناطق شمالی کشور از بین میرود.
مصرف سالانه چای در کشور حدود 110 هزار تن است که ۳۰ هزار تن آن در داخل تولید میشود و بقیه نیاز از طریق واردات رسمی و قاچاق تامین میشود چراکه سال گذشته طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران ۵۰ هزار تن چای بهصورت قانونی به کشور وارد شده است درصورتی که کسری تولید کشورمان سالانه 80 هزار تن است بنابر این میتوان گفت حداقل 30 هزار تن چای از مبادی غیر قانونی وارد شده است. کما اینکه تمامی آنچه در داخل تولید میشود رد بازار کشورمان عرضه نمیشود و بخشی از آن صادر میشود.