۰ نفر

قتل مرد ثروتمند با آبمیوه مسموم

۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۱۳
کد خبر: 119783

زن و شوهری که با خوراندن آبمیوه مسموم، مردان ثروتمند را می‌دزدیدند تا خودروی مدل بالای آنها را به سرقت ببرند، با قتل آخرین طعمه خود در دام پلیس گرفتار شدند.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتماد ، در این پرونده که از جرایم قتل، آدم ربایی و سرقت پر شده است، فاطمه، زن ٥٠ ساله متهم است که با نقشه شوهرش، مردان ثروتمند را فریب می‌داد و پس از سوار شدن در خودرو، در فرصتی مناسب با خوراندن آبمیوه مسموم، آنها را بیهوش می‌کرد تا شوهرش - متهم ردیف دوم - بتواند سوار خودرو شود. آنها با همکاری هم، دست و پای طعمه‌ها را می‌بستند، به زیر زمین خانه شان می‌بردند، دو روز در آنجا نگهداری می‌کردند و وقتی کار فروش خودرو تمام می‌شد، آنها را در خیابان‌های متروک رها می‌کردند. متهمان اما در آخرین سرقت خود، آنقدر به مالباخته آبمیوه مسموم خوراندند که منجر به مرگش شد.

پلیس پایتخت علاوه بر این زن و شوهر، پسر آنها را نیز به جرم همکاری در سرقت‌ها دستگیر کرد و هر سه آنها را پس از تکمیل مراحل بازجویی، به مراجع قضایی تحویل داد. صبح دیروز، جلسه رسیدگی به پرونده متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم زهرا برگزار شد. در ابتدای جلسه، پسر مقتول خواستار قصاص متهمان شد. پس از او متهم ردیف اول، فاطمه پشت جایگاه ایستاد. او گفت: «سرقت‌ها به پیشنهاد بابک انجام می‌شد. او مردان ثروتمند را شناسایی می‌کرد و از من می‌خواست با آنها قرار ملاقات بگذارم و در فرصت مناسب آبمیوه‌ای مسموم به خوردشان بدهم. وقتی این کار را می‌کردم، خودش می‌آمد و با چاقو لاستیک خودروها را پنچر می‌کرد. طعمه‌ها هم که حال خوشی نداشتند، نمی‌توانستند پنچری شان را بگیرند. در این لحظه بابک به بهانه کمک به آنها نزدیک می‌شد اما در واقع می‌خواست سوار خودرو شود. پس از بیهوش شدن مالباخته‌ها، دست و پای‌شان را می‌بستیم و به زیر زمین خانه مان می‌بردیم. دو روز نگه‌شان می‌داشتیم تا بابک بتواند خودروها را به چابهار ببرد و بفروشد. وقتی برمی‌گشت، مالباخته‌ها را با خود می‌برد و در جاده‌های متروک رها می‌کرد. در تمام مدت نگهداری مالباخته‌ها، آنها را با آبمیوه مسموم، بیهوش نگه می‌داشتیم.»

متهم درباره قتل نیز گفت: «ما خودروی پنج نفر را با این نقشه سرقت کردیم اما نفر ششم، مقتول، به دلیل خوراندن زیاد آبمیوه مسموم کشته شد. من چند بار قبل از قتل، به او آبمیوه دادم اما یادم است که آخرین لیوان مسموم را بابک به او داد و باعث قتلش شد.»

پس از فاطمه، نوبت به بابک رسید. او برخلاف اعترافات خود در بازجویی‌ها، نقش خود در پرونده را تنها در فروش خودروها دانست و گفت: «من نه در سرقت‌ها و نه در قتل، هیچ نقشی نداشتم و فقط زمانی که فاطمه با پسرش حسین، مالباخته‌ها را به خانه می‌آوردند، خودروها را تحویل می‌گرفتم و به چابهار می‌بردم و می‌فروختم. روز قتل هم در چابهار بودم. وقتی برگشتم، صاحب ماشین مرده بود.» حسین نیز که به سرقت مقرون به آزار و آدم ربایی متهم شده است، خود را بی‌گناه دانست و گفت: «من قرص‌ها را به مادرم می‌دادم اما نمی‌دانستم برای چه کاری می‌خواهد. چند روز قبل از قتل، مادرم کارت عابربانک مقتول را داد و از من خواست تا ٢٠٠ هزار تومان از آن برداشت کنم. من در قتل هیچ نقشی نداشتم.» با ثبت حرف‌های متهمان، قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.