پرداختهای کارشناسی نشده و اجرای غیر اصولی قانون هدفمندی یارانهها باعث شد تا بر اثر وارد شدن شوک تورم شدید بر اقتصاد ایران کمر طبقه متوسط خرد شده و دیگر چیزی به نام طبقه متوسط در ایران وجود نداشته باشد. حال عزتا... یوسفیان ملا عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با «قانون» راهکار خود را متولی قرار دادن کمیته امداد برای پرداخت نقدی یارانهها عنوان کرده و میگوید: اگر کسی نیازمند باشد به هر روی درصدد رفع نیاز خود بر خواهد آمد! آری به راستی که سیاستهای غلط اقتصادی کشور را به یک فقر عمومی دچار کرده است.آنچه که میخوانید گفتوگوی ما با این نماینده مجلس شورای اسلامی است که در ادامه میآید. برای تأمین کسری بودجه هدفمندی یارانهها در سال 93 چه راهکارهایی وجود دارد؟ راهکار را قانون مشخص کرده است. باید درآمد هدفمندی به نحوی باشد که بتواند پرداختهایش را انجام دهد. من هم اگر بگویم از پول نفت، مالیات و مانند اینها تخصیص دهند خلاف قانون گفتهام. قانون گفتهاست درآمد هدفمندی یارانهها عیناً باید در این موارد توزیع شود. 1- به افراد برای هزینه سبد خانوار، 2- بخش سلامت، صنعت و کشاورزی، لذا باید این درآمد متعادل شود اما در حال حاضر متعادل نیست و بیش از درآمد پرداخت میشود. حال یارانه نقدی یا به افرادی که نباید پرداخت میشود یا چیز دیگری است. در هر صورت این درآمد متعادل نیست و دولت باید این درآمد را متعادل کند. از هیچ منبع دیگری جز محل درآمد خود هدفمندی یارانهها نمیتوان پرداخت هدفمندی را تأمین کرد. نحوه قیمت گذاری بنزین بر چه اساسی است؟ بنزین یک قیمت پایه دارد که معمولاً قیمت تمام شده است،بعد مبنا را فوب خلیج فارس قرار میدهند. که در خلیج فارس ما بحث بنزین نداریم بلکه در ابتدا بحث قیمت نفت را داریم. لذا فوب خلیجفارس را مبنا قرار میدهند، پس از آن قیمت را به نحوی مقرر میکنند که پاسخگوی هزینههای این بخش باشد. هزینههای این بخش هم افرادی هستند که یارانه دریافت میکنند، بخش صنعت، کشاورزی و سلامت. منتها ما در بخش سوخت یک مشکل دیگری که داریم این است که ما بنزین وارداتی هم داریم. قیمت بنزین وارداتی هم دائماً درحال تغییر است. هرگاه قیمت نفت تغییر میکند قیمت بنزین هم تغییر میکند. چه معیاری برای بازشناسی دهکهای افراد پردرآمد وجود دارد؟ ما در ایران چیزی تحت عنوان دهک نداریم. قبلاً میگفتند شاخهها و سرشاخهها،بعد هم گفتند درصدی از کسانی که یارانه میگیرند. به هر روی ما وقتی میخواهیم وضع مالی کسی را مشخص کنیم باید از درآمد تعریفی داشته باشیم. اینجا نمیتوانیم بگوییم که هرکس زیر خط فقر است وضع مالی بدی دارد و هرکس بالای خط فقر است وضع مالی خوبی دارد. زیر خط فقر خیلی از افراد هستند و زندگی را به سختی میگذرانند. در حال حاضر یک کارمند دولت که ماهی 700 یا 800 تومان حقوق میگیرد و مستأجر است وضعش از خط فقر هم بدتر است. لذا ما در حال حاضر مبنای دقیقی نداریم، ابتدا باید مشخص کنیم که چه افرادی و تا چه درآمدی یارانه نباید بگیرند. معیار این موضوع را چگونه میتوان مشخص کرد؟ معیار دقیق این است که درآمد واقعی مردم در ابتدا دقیقا محاسبه شود. مطمئن باشید که بر مبنای اعداد و ارقام میتوان درآمد را استخراج کرد. در حال حاضر باید بر مبنای مشاغل درآمد را محاسبه کرد. نمیتوان بر مبنای میزان درآمد افراد معیار را مشخص کرد. ممکن است کسی درآمدش 6 میلیون در ماه باشد اما یک بیمار در خانه داشته باشد که برای هر عدد از آمپولهایش باید ماهی 2 میلیون تومان هزینه کند. لذا ما دیدیم پرسشنامههایی هم که داده شد که مبنای خود اظهاری داشت و هیچ ضمانت اجرایی نداشت که اگر یک نفر خلاف واقع اطلاعات داد چه باید کرد. در حال حاضر چه راهکاری وجود دارد؟ این مسائل کارهایی است که باید در ابتدا انجام میشد. در حال حاضر به واقع کار سنگین و مشکل است به اعتقاد بنده باید در ابتدا مشخص کنیم که مشکلات به کدامیک از قوا برمیگردد. قوه مجریه و قوه مقننه، در بحث هدفمندی این دو قوه بیشتر مطرح نیستند و قوه قضاییه وارد نشده است. از قوهمقننه بخواهیم که بندهایی از قانون را اصلاح کند. در مورد قوهمجریه هم توجه داشته باشید که در حال حاضر دولت بحث درآمدها را به وزارت رفاه داده است. تا این مدت در وزارت رفاه چه کاری برای محاسبه دقیقتر درآمدها انجام شده است، ما ابتدا باید این دایره محدود کننده را کم کنیم. برای مثال حدود 3 میلیون نفر ساکن خارج از کشور هستند این افراد باید از گردونه دریافت کنندگان یارانه حذف شوند. نکته دیگر اینکه سازمانهایی مانند کمیته امداد متولی پرداخت یارانهها شود. عدهای هستند که جزو طبقه متوسط هستند و نمیخواهند تحت تکفل کمیته امداد قرار بگیرند اما نیازمند هم هستند. اگر کسی نیازمند باشد به هر روی درصدد رفع نیاز خود بر خواهد آمد. آیا به این ترتیب شأن افراد زیر سوال نمیرود؟ شما توجه داشته باشید کوپن کالا که توزیع میشد، برخی از خانوادهها کوپن کالا دریافت نمیکردند، اما در حال حاضر پول نقد بدون هیچ مشکلی وارد حساب فرد میشود، هرکس باشد این پول را رد نخواهد کرد. اما اگر بداند که فردا باید در صف کمیته امداد قرا بگیرد یا نه شناخته شده باشد یقین بدانید که سراغ یارانه نخواهد رفت. من به ضرس قاطع میگویم که میلیونها نفر را بر مبنای شغل میتوان از این گردونه حذف کرد. نیازی نیست به سراغ میزان درآمد این افراد برویم. ما در جامعه افرادی را داریم که تحت هیچ پوشش بیمهای قرار نگرفتهاند اما تحت پوشش کمیته امداد هم نیستند؟ تکلیف زمانی مشخص خواهد شد که مرجع گذارده شود. در حال حاضر کسی شکایتی نمیکند چون همه یارانه را دریافت میکنند اما اگر بنا باشد زمانی عدهای یارانه دریافت نکنند. عدهای برای عدم دریافت یارانه شکایت خواهند کرد. ببینید عدهای در کمیته امداد ثبت نام کردهاند پس از مدتی مشخص شدهاست که این افراد از یک جایی درآمدی دارند. کمیته امداد این درآمد را قطع کرده است. راهکار دیگری هم وجود دارد؟ نکته دیگر اینکه ابتدا اعلام کنند تمامی کارکنان دولت که بالای 2 میلیون تومان درآمد دارند مشمول دریافت یارانه نخواهند شد. بعد اعلام کنند افرادی که گرچه درآمد بالای 2 میلیون تومان دارند اما کودک یا همسر بیمار دارند یا مستأجرند و دلایلی دارند که این مسئله را مشخص میکند به فلان نهاد مراجعه کنند این موارد بررسی خواهد شد و از روزی که یارانه این افراد قطع شده است یارانه این افراد پرداخت خواهد شد. در این کشور خیلی از افراد حق دارند و دیوان عدالت وظیفهاش بررسی همین مسائل است.
یعنی در ابتدا دولت به این صورت عمل کند که یارانه افرادی که بالای 2 میلیون تومان درآمد دارند را قطع کند و اگر افراد نسبت این مقوله اعتراضی داشتند میتوانند شکایت کنند. بله، بر اساس شغل و درآمد می توانند این افراد را شناسایی کنند. برای مثال صنف طلا و جواهر فروشان.