۰ نفر

تبعات سقوط سارکوزی برای ایران

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۲۸
کد خبر: 1270

به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران سیاسی نارضایتی مردم از وضع موجود و سیاست های ریاضت اقتصادی و عدم استقلال در سیاست خارجی از مهم ترین عوامل شکست سارکوزی در این انتخابات بود.

با پیروزی فرانسوا اولاند، نامزد سوسیالیست ها در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بر نیکلا سارکوزی، تحلیل ها و گمانه زنی ها درباره تغییرات در سیاست خارجی فرانسه بخصوص در موضوع هسته ای ایران آغاز شده است. به نوشته روزنامه کیهان دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه دو روز پیش در حالی برگزار شد که «نیکلا سارکوزی» از حزب «اتحاد برای جنبش مردمی» و «فرانسوا اولاند» از حزب «سوسیالیست» رقابت نزدیکی برای تصاحب کاخ الیزه داشتند. در نهایت اولاند سوسیالیست که در دور اول با 63/28 درصد آرا بر سارکوزی پیروز شده بود در این دور نیز توانست با کسب 8/51 درصد آرا بر رقیب خود پیروز شود. به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران سیاسی نارضایتی مردم از وضع موجود و سیاست های ریاضت اقتصادی و عدم استقلال در سیاست خارجی از مهم ترین عوامل شکست سارکوزی در این انتخابات بود. در کنار بحران اقتصادی در فرانسه شاید بتوان گفت که دنباله روی فرانسه از سیاست های آمریکا و برخی کشورهای اروپایی دلیل اصلی مخالفت مردم این کشور با تداوم دوره ریاست جمهوری سارکوزی بود. سارکوزی علاوه بر این که شریکی قابل اتکا برای آنگلا مرکل صدراعظم آلمان بود، بدون تردید یکی از همراهان نزدیک آمریکا در لشکرکشی به خاورمیانه از جمله عراق و افغانستان به شمار می رفت. اما در مقابل فرانسوا اولاند در تبلیغات انتخاباتی خود در مورد برنامه سیاسی اش در خصوص خاورمیانه و بویژه افغانستان گفته بود: «من هیچ راه حل نظامی در افغانستان نمی بینم و در صورت پیروزی در انتخابات به همپیمانان فرانسه تمایل پاریس برای خروج نظامیان فرانسوی از کشورهای آسیای میانه تا پایان سال 2012 را ابلاغ می کنم.» به تناسب تغییرات احتمالی در سیاست خارجی فرانسه در قبال آمریکا و برنامه ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا، ناظران سیاسی تغییر این سیاست در حوزه ایران را نیز دور از ذهن نمی دانند. طی سال های گذشته، ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای در خاورمیانه همواره مورد توجه قدرت های بزرگ و از جمله فرانسه بوده است. تأثیرگذاری بین المللی فرانسه در این مورد بخصوص پس از طرح پرونده هسته ای ایران و قرار گرفتن نام این کشور در تروئیکای اروپایی برای مذاکره با ایران و به دنبال آن قرار گرفتن در گروه 1+5 مورد توجه بیشتر قرار گرفت. در همین راستا پیش بینی ها حکایت از آن دارد که پیروزی فرانسوا اولاند بر نیکلا سارکوزی، بی تردید تبعات مهم و فوری برای مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 خواهد داشت. درست است که دولت اولاند هنوز مستقر نشده ولی می توان گفت که دولت سارکوزی فروپاشیده و از این به بعد او دیگر این امکان را نخواهد داشت که در موضوعی مهم مانند برنامه هسته ای ایران به طور جدی سیاستگذاری کند. به عبارت دیگر می توان گفت عملاً فرانسه در مذاکرات بغداد نماینده جدی نخواهد داشت چرا که دولت قبلی ساقط شده ولی دولت جدید هنوز بر سر کار نیامده و سیاست های آن هنوز روشن نیست. به طور بسیار خلاصه و از منظری راهبردی پیروزی سوسیالیست ها به رهبری اولاند در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، 3 تأثیر بسیار مهم بر مذاکرات ایران و 1+5 بر جای خواهد گذاشت. 1- در درجه اول، بدون شک اولاند مجبور خواهد بود از ادبیات سارکوزی در زمینه مسائل سیاسی خارجی فاصله بگیرد. تکرار این ادبیات از جانب او، در حالی که مردم فرانسه به شدت خواهان تغییر هستند، به سرعت محبوبیت اولاند را از بین خواهد برد. بنابراین، در ابتدایی ترین حالت اولاند مجبور خواهد بود از ادبیات آمریکایی و اسرائیلی درباره ایران فاصله گرفته و یک ادبیات فرانسوی در این زمینه تولید نماید که ضرورتاً ملایم تر از ادبیات سارکوزی خواهد بود. این ادبیات جدید باید به سرعت تبدیل به یک مجموعه سیاست های جدید شود و این موضوع خود را در مذاکرات آتی 1+5 با ایران نشان خواهد داد. 2- به طور طبیعی، اولاند به دلیل تعلق به حزب سوسیالیست و متصل بودن به یک شبکه نخبگانی متفاوت از آنچه هم اکنون در دولت سارکوزی حضور دارد، مجبور خواهد بود بسیاری از کادرهای کلیدی دولت وی بویژه در حوزه های سیاست خارجی و امنیت ملی را تغییر دهد. هرگونه تغییر و جابجایی اولاً باعث خواهد شد یک زمان خلأ در دولت سارکوزی درباره ایران ایجاد شود و ثانیاً ضرورتاً منجر به روی کار آمدن کسانی خواهد شد که دیدگاهی متفاوت از تیم فعلی اداره کننده پرونده ایران در وزارت خارجه و سرویس اطلاعاتی فرانسه دارد. تیم فعلی بسیار رادیکال است و دیدگاهی به شدت منفی نسبت به ایران دارد. مذاکره کننده فرانسه در گروه 1+5 تا امروز نزدیک ترین دیدگاه ها را به آمریکا داشته و در مواردی حتی از اسرائیلی ها نیز رادیکال تر بوده است. 3- جنبه سوم مجبور به بهبود وضعیت اقتصادی است که شاید مهم ترین اولویت فرانسوا اولاند باشد. هم اکنون همه محافل اقتصادی در اروپا دریافته اند که تلاش برای تحریم ایران بویژه تحریم نفت و بانک مرکزی دارای تبعاتی بسیار سنگین و تحمل ناپذیر برای اقتصادهای شکننده و درگیر بحران کشورهای اروپایی است. این احتمال وجود دارد که دولت اولاند موافقت چندانی با اعمال تحریم های نفتی علیه ایران در ماه ژوئیه نداشته باشد و احتمالاً رادیکالیسم اروپایی علیه ایران یکی از موتورهای محرکه قوی خود را از دست خواهد داد.