۰ نفر

یک فعال اقتصادی تشریح کرد:

سربازان اقتصادی به‌دنبال فتح آفریقا

۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۵:۱۹
کد خبر: 138537
سربازان اقتصادی به‌دنبال فتح آفریقا

محمدجواد ظریف در سفر دوره‌ای خود به غرب آفریقا، بزرگ‌ترین هیات اقتصادی دوران وزارت خود را همراه برده است که به نظر می‌رسد برای نخستین بار پس از سال‌ها، وزارت خارجه ایران، برای دیپلماسی اقتصادی اهمیتی همسنگ دیپلماسی سیاسی قایل شده است.

اگر در دنیای امروز، پیوست منافع در نتیجه همکاری‌های اقتصادی، تامین‌کننده امنیت کشورهاست، به طریق اولی بخشی از تلاش‌های دستگاه دیپلماسی نیز باید تسهیل همکاری‌های اقتصادی میان کشورها باشد، از همین رو تلاش‌ها و ابتکار جدید وزارت خارجه که تاکنون در دستگاه دیپلماسی ما سابقه نداشته است، گامی مهم برای اصلاح رویکرد وزارت خارجه ایران است.  این سفر در حالی صورت گرفت که آفریقا همواره سرزمینی تداعی‌کننده فقر و درگیری و منازعه تلقی می‌شود. اما روی دیگر این سرزمین عرصه‌یی است که نشان می‌دهد، تاکنون شناخت درستی از این سرزمین در میان ما وجود نداشته است. 55‌درصد از جمعیت این قاره را مسلمانان تشکیل می‌دهند، به عبارتی دیگر آفریقا سرزمینی است که بیشترین جمعیت مسلمانان را در خود جای داده است. از لحاظ بین‌المللی نیز یک سوم از اعضای سازمان ملل متحد را کشورهای آفریقایی تشکیل می‌دهند و همین امر نشان‌دهنده اهمیت و وزن کشورهای آفریقایی در مناسبات و سازمان‌های بین‌المللی است. از سوی دیگر علاوه بر مزیت‌های سیاسی این قاره، آفریقا سرزمینی غنی است که حدود 96‌درصد الماس، 90‌درصد کروم، 85‌درصد پلاتین، 13‌درصد مس، 65‌درصد طلا و 30‌درصد از اورانیوم جهان را در اختیار دارد.  از همین رو فریدون حق‌بین مدیرکل راهبردهای اقتصادی وزارت خارجه کشورمان عقیده دارد که آفریقا سرزمین فرصت‌های ناشناخته است. وی می‌گوید به دلیل تعاملات سنتی در گذشته، ما کمتر به سمت شناسایی بازار حرکت کرده‌ایم.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، از همین رو وزارت خارجه با اتخاذ رویکردی جدید، احیای روابط از دست رفته با کشورهای آفریقایی را برای بازار سنجی و استفاده از ظرفیت‌های بالقوه هدف قرار داده است.  محمدجواد ظریف و هیات همراه به 4کشور غرب آفریقا یعنی نیجریه، غنا، مالی و گینه کوناکری سفر کردند و در این سفر، هیات اقتصادی متشکل از فعالان اقتصادی بخش دولتی و خصوصی فرصت آن را یافتند که با وزرای اقتصادی کشورهای میزبان و نیز فعالان آنها دیدار داشته باشند، دیدارهایی که به قول محمدرضا قائدی، یکی از فعالان اقتصادی که همراه وزیر خارجه بوده، کار آنها را 3 تا 4سال جلو انداخته است.  وی می‌گوید: معاونت آفریقای وزارت خارجه و معاونت آفریقای سازمان توسعه و تجارت نقش اصلی را برای تدارک چنین سفری بر عهده داشتند. اعضای هیات همراه نیز از فعالان اقتصادی صنایع مختلف از برق گرفته تا انبوه‌سازان، آب و سد‌سازی و سازندگان ماشین‌آلات شیر را تشکیل داده بودند. به گفته آقای قائدی معیار انتخاب نیز خوشنامی در کارهای خارجی و نیز کیفیت کار شرکت‌ها با توجه به زمینه‌های سرمایه‌گذاری در کشورهای مورد نظر بوده است. با توجه به اینکه اخبار این سفر، پوشش رسانه‌یی پیدا نکرد و دفتر اطلاع‌رسانی وزارت خارجه در این زمینه معمولا فعالانه اطلاع‌رسانی نمی‌کند،  با یکی از فعالان اقتصادی همراه هیات وزیر گفت‌وگویی انجام داده ایم تا شرح این سفر را جویا شویم ، سفری که به نظر می‌رسد برای فعالان اقتصادی ما بسیار اهمیت دارد، هم از حیث حمایت دولت و دستگاه دیپلماسی که تاکنون نداشته‌اند و از این جهت بسیار ذوق زده هستند و هم از حیث پیشرفت کار به دلیل ملاقات بلافاصله و رودرو با مقامات اقتصادی کشورهای میزبان.  محمدرضا قائدی از متخصصان و مهندسان با سابقه در زمینه فعالیت‌های عمرانی و به ویژه سد‌سازی در ایران است که تاکنون پروژه‌های زیادی را نیز در داخل و خارج کشور اجرا کرده است. شرح سفر به آفریقا همراه با وزیر خارجه را از زبان وی در ادامه می‌خوانید:

با توجه به سابقه رفتار وزارت خارجه ما، چه شد که وزارت خارجه تصمیم گرفته است که هیات اقتصادی همراه خودش به آفریقا ببرد و این همراهی چه سود یا فایده‌یی برای شما به عنوان فعالان اقتصادی داشت؟

نکته مهم در سفر غرب آفریقای آقای ظریف هم همین بود. اینکه در وزارت خارجه به صورت محسوس یک تغییر رویکرد را شاهد بودیم. نکته مهم‌تر نیز این است که هیات همراه وزیر خارجه که به گفته خود ایشان بزرگ‌ترین هیات اقتصادی همراه در طول سفرهای اخیر بوده است، در عرصه فعالیت‌های خود بسیار متخصص و کارآمد بود و این امر نشان‌دهنده دقت نظر دستگاه سیاست خارجی کشورمان در انتخاب هیات اقتصادی بخش خصوصی بود.

نفع این سفر برای ما به عنوان فعال اقتصادی این است که می‌توانم به جرات بگویم این سفر ما را سال‌ها در غرب آفریقا از منظر فعالیت‌های اقتصادی در غرب آفریقا جلو انداخت. من تجربه از فعالیت‌های میدانی یک فعال اقتصادی در خارج دارم و می‌توانم بگویم که 3یا 4سال فرآیند همکاری اقتصادی بین‌المللی طول می‌کشد، از پیدا کردن رابط تا اعتمادسازی و بالاخره عقد قرارداد.

اما وقتی شما به عنوان هیات همراه وزیر برای فعالیت اقتصادی به کشوری سفر می‌کنید، از اعتبار ویژه‌یی برخوردار خواهید بود و همین اعتبار با وجهه جهانی آقای ظریف فرصتی را برای ملاقات و مذاکره با مقامات ارشد چهار کشور آفریقایی برای ما فراهم ساخت. همین امر باعث می‌شود که وقتی ما با فعالان اقتصادی این کشورها وارد مذاکره می‌شویم به صورت طبیعی از یک سطح و وزن بالاتری برخوردار باشیم. در نتیجه راهی را که ما باید در عرض 3 الی 4سال برای پیدا کردن شریک و نهایی کردن قراردادها صرف می‌کردیم، در عرض یک روز برای ما مهیا شد.

در این سفر ما دیدیم که سفرای ما در این کشورها بسیار فعال عمل می‌کنند و کمک‌های شایانی را به فعالان اقتصادی ارائه می‌دهند. این امر به اعتقاد من اتفاقی فرخنده است که نباید به هیچ عنوان آن را دست کم گرفت. در این سفر آقای عبداللهی مدیرکل غرب آفریقای وزارت خارجه به صورت دقیقی، اطلاعات ارزنده‌یی را در اختیار هیات اقتصادی همراه وزیر قرار می‌داد و نقش برجسته‌یی را در به ثمر نشستن این سفر بر عهده داشت.

من چنین چیزی را حداقل تاکنون کمتر شاهد بوده‌ام. به عقیده من پررنگ کردن این تغییرات و رویکرد نوین وزارت خارجه در جهت تحقق دیپلماسی اقتصادی بسیار مهم است.

اصولا اگر بخواهید مقایسه‌یی داشته باشید از فضای قبل و پس از برجام برای فعالیت‌های اقتصادی خودتان، این امر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به‌طور کلی فضای پسا برجام در این سفر برای شما تا چه حد قابل لمس بود؟

در زمان تحریم‌ها شما اگر قصد ورود به یک بازار بین‌المللی را داشتید، عملا امکان جابه‌جایی پول و ارائه تضمین برای شما به هیچ عنوان وجود نداشت. جنس کار ما از نوعی است که باید از ایتدای شرکت در مناقصه تا عقد قرارداد و انتهای آن ضمانتنامه ارائه دهید. در اینجا لازم است اشاره کنم که یکی از اتفاقات خوبی که در این سفر صورت گرفت، حضور یک نماینده از بانک توسعه صادرات، برای پیدا کردن بانک کارگزار و برقراری سیستم واگذاری بین بانکی بود.

در این سفر تیم‌های بسیار حرفه‌ای و متشکلی حضور داشتند و تمام ارگان‌هایی که پیش نیاز ورود به بازارها بودند، مشغول هماهنگی و پیشبرد اینگونه فعالیت‌های ما بودند. به همین دلیل است که در دوران پسابرجام گشایش‌های قابل توجهی در زمینه کار فعالان اقتصادی به خصوص در خارج از کشور ایجاد شده است. از سوی دیگر در این سفر برای ما مشخص شد که متاسفانه در غرب آفریقا نسبت به ایران و توانمندی‌های ما ضعف اطلاع‌رسانی وجود دارد. کسی در نیجریه واقعا اطلاع نداشت که ما در ایران دارای ظرفیت تولید بیش از 70 هزار مگا وات برق هستیم. به‌طور مثال در همین کشور نیجریه که بیش از 180میلیون نفر جمعیت دارد، 7500مگاوات ظرفیت مصوبه نیروگاه برق دارد، یعنی با جمعیتی بیش از 2.5برابر ایران، حدود 0.1 ظرفیت تولید برق ایران را داراست.

می خواهم تاکید کنم، در کنار اینکه بسیاری از ظرفیت‌ها را در داخل کشور نداریم، اما از سوی دیگر بسیاری از ظرفیت‌های دیگر نیز وجود دارد و متاسفانه نسبت به آن اطلاع درستی وجود ندارد. امروزه در ایران تقریبا تمام روستاهای بالای 20خانوار دارای برق، آب، گاز، مدرسه و جاده آسفالت هستند، یعنی 5مولفه توسعه را دارا هستند و توجه به این امر از نظر من بسیار اهمیت دارد. در نتیجه تلاشی که ما در این سفر داشتیم این بود که در فضای ایجاد شده پس از توافق هسته‌ای، داشته‌های خود را عرضه کنیم. در همین کشور نیجریه چیزی حدود 3.5 الی 4میلیارد دلار در 4سال آینده قرار است که سرمایه‌گذاری در صنعت برق صورت بگیرد. یک ظرفیت عظیم برق آبی در این کشور وجود دارد و ما قادر هستیم در هر زمینه‌یی در این راستا سرمایه‌گذاری کنیم

انتظار شما به غیر از وزارت خارجه که در تلاش برای تسهیل فعالیت اقتصادی در خارج از ایران است، از سایر ارگان‌ها چیست و نقش آنها را به چه صورت ارزیابی می‌کنید؟

در این زمینه برای یک نمونه، بانک توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات نیز باید از ما حمایت کنند. هیچ شرکتی به تنهایی ظرفیت این را ندارد که در آن سوی دنیا تنها در مقابل ناملایمات ایستادگی کند. به اعتقاد من عرصه غرب آفریقا عرصه بسیار بزرگی است و از همه مهم‌تر بکر بودن آن است.

مشکلاتی که در خصوص برخی از این کشورها در زمینه بی‌ثباتی و ناامنی وجود دارد، مانند ناآرامی‌ها در مالی و قضیه درگیری دولت نیجریه با گروه تروریستی بوکوحرام را برای فعالیت اقتصادی در این کشورها چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اصولا عرصه‌های سرمایه‌گذاری و کسب و کار در دنیا بسیار وسیع است. در چهار کشوری که ما به آن سفر کردیم، وجوه مشترک زیادی وجود داشت. نخستین مزیت این است که اکثر مردم این کشورها مسلمان هستند. همچنین دشمنی خاصی با ما ندارند و تقریبا تمامی آنها با آغوشی گشاده از ما پذیرایی کردند. در مورد کشور مالی باید بگویم که از نظر ثبات ارتش فرانسه تامین‌کننده آرامش در این کشور در طول سال‌های اخیر بوده است.

اصولا ناآرامی‌ها در شمال این کشور بوده و در قسمت جنوبی که ما به آن سفر کردیم، ثبات نسبی حاکم بود، به‌طوری‌که می‌توان فعالیت اقتصادی در آنجا انجام داد. وقتی که بحث صندوق ضمانت و بانک توسعه صادرات را مطرح کردم دقیقا مربوط به این مساله می‌شود. به هر حال در عرصه کسب و کار و فعالیت اقتصادی در آفریقا ریسک‌هایی وجود دارد.

موانع و مشکلات بانکی و نقل و انتقال پول، شکل و مانعی در راه شکل‌گیری همکاری‌های اقتصادی شما ایجاد نکرد؟

 خب این مشکل وجود دارد اما به‌طور کلی می‌خواهم تاکید کنم که از انتهای تونل نور پیداست. یعنی آن طرفی‌ها می‌دانند که این مشکلات به زودی برطرف می‌شود. یکسری اتفاقات خوبی در عرصه اقتصاد خواهد افتاد. هر چند ممکن است دیر یا زود داشته باشد. به‌طور مثال چندی پیش شرکت کولاس به عنوان شاخه اقتصادی شرکت بوئینگ فرانسه که بزرگ‌ترین کنسرسیوم اروپا است، به ایران آمدند و پس از مذاکراتی که با ایرانی‌ها داشتند، قرار شده در ایران دفتر تاسیس کنند. باید بدانیم که اتفاقات خوبی در حال وقوع است.

به‌طور کلی اگر بخواهید یک ارزیابی مختصر از هر کدام از کشورهای نیجریه، غنا، مالی و گینه کوناکری برای فعالیت‌های اقتصادی داشته باشید، این ارزیابی چگونه خواهد بود؟

نیجریه پر جمعیت‌ترین کشوری بود که به آن سفر کردیم. این کشور بالای 180میلیون نفر جمعیت داشته و یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای آفریقا محسوب می‌شود. چون زمینه فعالیت ما در عرصه ساخت و ساز و زمینه‌های برق آبی و ساختمانی است، رویکرد ما در این کشور به‌طور مشخص روی این مساله متمرکز بود. در همین راستا جلسه‌یی هم با وزیر برق این کشور با هماهنگی وزارت خارجه داشتیم.

صنعت برق در این کشور خصوصی شده است. بنابراین امکان سرمایه‌گذاری در آن وجود دارد. در این رابطه ما امیدواریم که بتوانیم با هم‌افزایی سایر شرکت‌های ایرانی و حمایت بانک توسعه صادرات از لحاظ فنی و اجرایی وارد فعالیت در این کشور شویم. کشور ما در این زمینه تجربیات بسیار بزرگی را چه در داخل و چه در سایر کشورها دارد. در واقع ما باید در حوزه تامین مالی حمایت شویم.

کشور دومی که ما به آن سفر کردیم غنا بود. غنا هر چند از نیجریه از لحاظ جمعیتی بسیار کوچک‌تر است، اما به لحاظ رابطه دیپلماتیک طولانی مدت میان ایران و غنا این کشور می‌تواند عرصه بسیار مناسبی برای فعالان اقتصادی ما باشد. حضور بسیار خوب چند شرکت ایرانی در غنا و کمک‌هایی که در این سفر به ما کردند بسیار چشمگیر بود. از سوی دیگر از حضور بسیار خوب دستگاه دیپلماسی و سفیر توانمند ایران در غنا نیز نباید غافل شد. در این کشور هم ساخت و ساز در قالب انبوه‌سازی دارای پتانسیل خوبی است و هم بحث تولید سیمان. البته این تولید، به معنای تولید سیمان از پایه نیست. ما در کشور تولید انبوه کلینکر داریم و با توجه به شرایط فعلی در واقع نوعی مازاد تولید را نیز شاهد هستیم. در این کشور می‌شود روی بحث صادرات کلینکر متمرکز شد.

 همچنین بحث تصفیه آب نیز در غنا مطرح است. ما تجربه ساخت بزرگ‌ترین تصفیه‌خانه آب در کشور را داریم و در غنا نیز می‌توانیم در همین راستا حضور خوبی داشته باشیم. به عقیده من در این چهار بازاری که ما آن را بررسی کردیم، غنا در مجموع چه به لحاظ زیر ساخت و چه به لحاظ نوع روابط و حضور میدانی ایرانی‌ها از همه مناسب‌تر بود. من به شخصه اگر بخواهم از این چهار کشور بازاری را اولویت‌بندی کنم، کشور غنا را در رتبه اول جای خواهم داد. غنا کشوری با ثبات، با مزیت اقتصادی روشن و منابع مشخص است.

مقصد سوم سفر ما گینه کوناکری بود. این کشور سرزمینی پر باران در حاشیه اقیانوس اطلس است. در نشستی که میان فعالان اقتصادی ایران و گینه کوناکری با حضور دکتر ظریف و نخست وزیر و هشت تن از وزرای این کشور برگزار شد، تضامین سرمایه‌گذاری در این کشور مورد بررسی قرار گرفت و چشم‌انداز مطلوبی به نمایش گذاشته شد. گینه کوناکری در عرصه کشاورزی نیز پتانسیل‌هایی بالایی برای سرمایه‌گذاری دارد. باید تاکید کنم که سفارت ما در گینه رویکرد بسیار مناسبی را برای فعالان اقتصادی کشورمان ارائه کرده است.

به نظر شما پیش نیازهای حضور فعالان اقتصادی برای فعالیت در خارج از کشور چیست؟

پیش‌نیاز حضور ما در بازارهای بین‌المللی، بحث برقراری روابط بانکی است. از سوی دیگر مساله کشتیرانی و گمرکی نیز به صورت جدی مطرح است. همچنین در این میان مسیر هوایی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. ما هنوز در ایران پروازی به مقصد غرب آفریقا نداریم. اگر به‌طور طبیعی قصد سفر از ایران به غرب آفریقا را داشته باشیم، باید از طریق استانبول، دوبی یا قطر سفر خود را انجام دهیم. در همین راستا است برای اینکه فعالیت‌های اقتصادی ما به‌طور مثال در غرب آفریقا بخواهد فرم مطلوب خود را بیابد، باید هر چه سریع‌تر این اتفاق صورت بگیرد.

باید تاکید کنم، بستری ایجاد شده که ما سرباز صف آن هستیم و به هر حال عقبه‌یی محکم در پشت سر ما به عنوان پشتیبانی برای ایفای نقش مثبت لازم است.

شما به عنوان فعال اقتصادی که تجربه کار در خارج را هم دارید، فکر می‌کنید چه مناطق دیگری برای فعالان اقتصادی ایران زمینه‌هایی مناسب هستند و همکاری با کدام کشورها برای شما حایز اهمیت است؟

اگر برای سرمایه‌گذاری ما در غرب آفریقا مستقر شویم، کشورهای غرب آفریقا با همسایگان شان ارتباطات نزدیکی دارند و اتحادیه‌های منطقه‌یی میان وجود دارد و بنابراین اگر برای سرمایه‌گذاری در غرب آفریقا مستقر شویم، قطعا می‌توانیم به مرور فعالیت‌های خود را توسعه دهیم.

 از طرف دیگر ما زمانی هم در هند حضور میدانی داشتیم و امیدواریم که در گشایش‌های پسا برجام بتوانیم مجدد در این کشور حضور داشته باشیم.

ما حتی با حضورمان در غرب آفریقا، می‌توانیم با هند تعاملات خوبی داشته باشیم، زیرا هند یکی از طرف‌های تجاری بزرگ در غرب آفریقا است و می‌توانیم از کمک هندی‌ها برای نفوذ در بازار این کشورها استفاده کنیم. در نتیجه ارتباطات ما در این راستا می‌تواند به حضور قدرتمند‌تر ما کمک کند.

امروزه بحثی که در دستگاه سیاست خارجی کشورمان به صورت جدی مطرح است، بحث دیپلماسی اقتصادی است. فریدون حق بین مدیرکل دفتر راهبردهای اقتصادی وزارت خارجه هم اعلام کرده است که یک مدل برای فعالیت در بخش‌های مختلف اقتصادی در آفریقا از سوی وزارت خارجه ارائه شده است. اهمیت و نقش این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به عقیده من نخستین نمادی که ثابت می‌کند دیپلماسی اقتصادی صورت گرفته و این مدل ارائه شده، انجام همین سفر است. در واقع همراه بودن هیات اقتصادی بزرگی با وزیر خارجه در این سفر، نشان از آن دارد که دستگاه دیپلماسی ما برای حمایت از فعالین اقتصادی در خارج از کشور، دارای راهکار و برنامه است.

قطعا انتخاب مجموعه فعالان اقتصادی و اینکه کسانی انتخاب شوند که بتوانند به درستی عهده‌دار امور شوند بسیار مهم است. به نظر من هر کسی نباید در خارج از کشور فعالیت کند. بازاری که کسی داخل آن نشده است، بسیار بازار مطلوب‌تری خواهد بود از بازاری که کسی در آن ورود کرده و آن را خراب کرده است. زیرا وقتی که من از ایران به عنوان فعالیت عمرانی و اقتصادی خارج می‌شوم، من را دیگر به نام شرکتم نمی‌شناسند بلکه به عنوان یک شرکت ایرانی به صورت کلی در نظر می‌گیرند.

اگر قرار باشد من تعهدی را بر عهده بگیرم و به هر دلیلی نتوانم این تعهد را انجام دهم، نفر بعدی که پس از من خواهد رفت، کارش هزار برابر سخت‌تر خواهد بود.

در نتیجه مجموعه‌هایی در راستای بین‌المللی باید قبول مسوولیت کنند، که قطعا بتوانند با کیفیت مطلوب و حفظ آبروی کشور فعالیت کنند. در نتیجه باز کردن بازاری که کسی قبلا آن را خراب کرده است، اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت خواهد بود.

صحبت‌های آقای حق بین در این راستا، 100‌درصد درست است و این چارچوب در تیم‌هایی که در این سفر انتخاب شده بودند، رعایت شده بود، زیرا تمام دوستان در حوزه‌های کاری خود جزو سرآمدان بودند.

پس به نظر شما انتخاب شرکت‌ها و نیز فعالان اقتصادی منصفانه بود؟ اساسا چه کسانی مسوول انتخاب‌ها بودند؟

 انتخاب‌ها کاملا منصفانه بود و همچنان که قبلا هم گفتم سرآمدان هر رشته یا بخش اقتصادی که سوابق خوبی در ایران و خارج در کارنامه داشتند، انتخاب شده بودند. مسوول این انتخاب‌ها، هم سازمان توسعه تجارت بود. من باید از معاون آفریقای این سازمان جناب آقای دکتر پیلتن برای ابتکار چنین سفری تشکر کنم که بسیار در انتخاب تیم و نیز هماهنگی سفر مثبت عمل کردند.

انتخاب تیم‌های همراه در چنین سفرهایی بسیار حایز اهمیت است. اگر بخواهم مثالی در رابطه با کار خود و اهمیت این مساله بزنم باید اشاره کنم که تخصص ما در عرصه پیمانکاری بوده نه فروش کالا. به قول فعالان این صنف ما وقتی در جایی پهن می‌شویم، دیگر جمع نمی‌شویم و به اصطلاح مانند میخ در دیوار فرو می‌رویم. جنس کار ما این است که وقتی وارد یک کشوری می‌شویم، با مسائل مختلفی درگیر می‌شویم و عملا دارای یک عمق میدانی خواهیم شد و این امر روابطی را ایجاد می‌کند که به این سادگی گسسته نمی‌شود. وقتی ما به‌عنوان متخصص در یک کشور خارجی یک تونل می‌سازیم، تا ابد مردم وقتی از آن تونل عبور می‌کنند، اسم ایران در آن کشور مطرح می‌شود. منظورم این است که باید موضوع کیفیت و خوشنامی شرکت‌هایی که انتخاب می‌شوند در نظر گرفته شود که در سفر اخیر این اتفاق افتاد.

یکی از مهم‌ترین محورها در این سفر بنا به گفته وزیر خارجه کشورمان استفاده از مزیت اقتصادی صادرات در آفریقا بود. با توجه به فرمایشات شما در ابتدای بحث که اشاره کردید کشورهای خارجی نظیر فرانسه، هند و سایر کشورها در بازار غرب آفریقا فعالیت دارند، آیا این ظرفیت و توان برای ما وجود دارد؟

قطعا این توان برای کشور ما وجود دارد. اولا وقتی شما بخواهید یک مهندس فرانسوی را در مالی مشغول به کار کنید، قطعا با حقوقی زیر 10هزار دلار در ماه در این کشور کار نخواهد کرد. مهندسان جوان ایرانی ممکن است با 2هزار یورو نیز حاضر به انجام این کار باشند. همین امر یک مزیت نسبی محسوب می‌شود. متخصصین ما وارد به کار هستند، به‌طور مثال در صنعت سد‌سازی که من در آن فعالیت می‌کنم، در زمینه نیروگاه‌های برق آبی و غیره ما متخصصین و مهندسین خوبی داریم.

به یاد دارم که در سال 1366 که شروع به کار کردم، وقتی می‌خواستیم یک بند را طراحی کنیم، مجبور بودیم که از رومانی سوپروایزر بیاوریم ولی امروزه ما سد بتنی دو قوسی طراحی می‌کنیم که سال‌هاست کار می‌کند. در نتیجه این ظرفیت در کشور ما وجود دارد و این مزیت نسبی ماست. حتی اگر فرانسوی‌ها هم بخواهند و بتوانند در کشوری مثل مالی کار کنند، یک شکاف نیروی انسانی در کار میدانی وجود دارد که ما می‌توانیم حداقل این شکاف را پر کنیم.

همین شرکت کولاس فرانسه وقتی به ایران آمد و مذاکره می‌کرد، یکی از بحث‌های مطرح شده میان ما و آنها همین مساله یعنی همکاری در پروژه‌های منطقه‌یی در آفریقا و جاهای دیگر بود. می‌خواهم تاکید کنم که ما اهل کار هستیم و هر جا که لازم باشد به عنوان پیمانکار یا پیمانکار دوم اگر نشد، شریک کار می‌کنیم. یعنی پلتفورم خود را آنطور که لازم باشد، خواهیم بست زیرا معتقدیم که چیزی برای عرضه داریم و کار خودمان را هم بلدیم.

شما اگر دقت کنید مشاهده می‌کنید که ساخت‌و‌ساز در این کشور جواب داده است. در همین تهران، 12میلیون نفر آب شرب سالم می‌خورند. این تصفیه خانه‌ها را متخصصان این مملکت ساخته‌اند. یا اینکه 80میلیون نفر در این کشور از نعمت برق بهره‌مند هستند، این نیروگاه‌ها را ما ساخته‌ایم و در نتیجه این ظرفیت واجد شجاعت و انگیزه در کشور وجود دارد.

در پایان باید تاکید کنم که شرایط کار در داخل کشور بسیار سخت شده و حجم پروژه‌ها نیز به نسبت ظرفیت موجود کاهش یافته است، در نتیجه این ظرفیت یا باید نابود شود یا باید صادر شود و به عقیده من راه سومی وجود ندارد.

جا دارد تاکید کنم، این رویکرد نوین وزارت خارجه کشورمان مبنی بر حمایت از فعالان اقتصادی واقعا قابل ستایش و مهم است. به عقیده من اگر بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح می‌کنیم، در این قالب می‌گنجد. امروزه ظرفیتی در کشور ایجاد شده است که اگر در عرصه‌های بین‌المللی فعال نشود، نابود خواهد شد. این ظرفیت برای اینکه توسعه پیدا کرده و بالنده شود و از همه مهم‌تر اینکه حفظ شود، لازمه‌اش این است که در بازارهای بین‌المللی کار کند. این ظرفیت یا نیروی انسانی است، یا ماشین‌آلات یا سرمایه. هر سه اینها قابلیت مستهلک شدن دارد و در نتیجه برای زاینده شدن آن باید حرکت کرد.